نیاز به هم‌صدایی کارگران و بیکاران خوزستان

زمان مطالعه: 3 دقیقه

?امروز شنبه ۱۲ اسفند، صدای اعتراض جنبش کارگری خوزستان از چند محور اصلی بلند شد. کارگران هفت‌تپه بعد از اعتراض پیگیر بازنشستگان در روزهای اخیر آغاز به اعتصاب متحدانه کردند. هفت‌تپه را اینک اعتراضات همسوی کارگران و بازنشستگان، رسمی‌ها و غیررسمی‎ها فراگرفته. از طرف دیگر بعد از حملۀ شبانۀ مأموران وزارت اطلاعات به منازل ۱۰ تن از کارگران گروه ملی فولاد اهواز و بازداشت آن‌ها، امروز صدها نفر از کارگران فولاد در اعتراض به بازداشت همکاران‌شان به خیابان‌ها ریختند و شعار کنایی و انفعالی روزهای پیشین (یعنی «درود بر ستمگر») را به شعارهای تهاجمی علیه بازداشت‌ها، استاندار و نظامی که در آن «دزدها بیرونند؛ کارگران زندونند» تبدیل کردند. تظاهرات امروز کارگران فولاد سطح جدیدی از اتحاد و بالاگرفتن تقابل‌شان با دولت را نشان داد. تاجایی‌که اولاً بخشی از خانواده‌های کارگران به تجمع پیوسته‌بودند و ثانیاً دیدیم که کارگران برای آزادی همکاران‌شان تظاهرات خیابانی را به سوی زندان اهواز کشاندند که البته هرچند موفق به آزادی‌ همکاران نشدند، اما این پیام صریحی به حکومت بود: با ارعاب نه تنها عقب‌تر نمی‌نشینیم که جلوتر خواهیم آمد. چرا که کارگران به تجربه می‌دانند اگر در چنین مواقعی متحدانه به پشتیبانی از همکاران زندانی نایستند، دست حکومت برای قلع و قمع و بازداشت‌های بیشتر باز گذاشته خواهد شد.

علاوه بر دو خبر بالا امروز شاهد اعتراض صدها نفر از بیکاران در جلوی شرکت نیشکر کارون شوشتر بودیم که با شعار «مرگ بر بیکاری» و هو کردن سرمایه‌داران و مالکین یکی از بزرگترین کارخانه‌های تولید شکر خاورمیانه، اعتراض‌شان به سرمایه‌داری بحران‌زدۀ ایران در یکی از بحران‌زده‌ترین نقاطش یعنی خوزستان را نشان دادند. در این تجمع، نیروهای ضدشورش درب شرکت را با حلقه‌ای سد کرده‌بودند تا مانع از فشار جمعیت برای هجوم به شرکت شوند. شدت اعتراض به قدری بالا بود که با تیراندازی نیروی انتظامی و مجروح شدن یکی از معترضین خاتمه یافت.

تجمعات مالباختگان خشمگین هم که دیگر به صحنه‌های روزمره بدل شده، مجدداً امروز خیابان‌های اهواز را در نوردید. اعتصابات و اعتراضات پراکندۀ دیگری در پتروشیمی ماهشهر و غیره همگی برشی از اعتراضات تنها یک روز در این استان بوده‌است.

?کارگری که از درون یک اعتراض ساده چشم باز می‌کند و خودش را در بازداشتگاه می‌بیند، بی‌آن‌که شاید بداند و حتی خواسته باشد قدم به مدرسه‌ای گذاشته که می‌تواند یک‌شبه خیلی چیزها را در او و افکارش دگرگون کند. وقتی دامنۀ حمایت از کارگران زندانی از همکاران فراتر می‌رود و همبستگی و حساسیت کارگران دیگر بخش‌ها را هم فرامی‌گیرد، کارگران از دل این فرایند به حد بالایی از آگاهی و تجربیات جمعی دست پیدا می‌کنند، قدرت جمعی خودشان را در عمل می‌بینند، در برابر حریف زورآزمایی می‌کنند، به تدریج ترس‌ها و واهمه‌هایشان فرومی‌ریزد و اعتماد به نفس و جسارت پیدا می‌کنند. باید اطمینان داشت که از دل همین مبارزات دامنه‌داری مثل هفت‌تپه و فولاد است که رهبران عملی فردای جنبش کارگری ساخته می‌شوند.

?در این شکی نیست که پیوند تمامی این اعتراضات باهم یک ضرورت است. امری که شورش سراسری دی‌ماه، لحظه‌ای از آن بود. اما میان اعتراضات پراکندۀ امروز و دی‌ماهی دیگر هنوز فاصلۀ زیادی وجود دارد. در این لحظه هیچ مسئولیتی مهم‌تر و ضروری‌تر از ایجاد اتحاد بین کارگران هفت‌تپه و گروه ملی فولاد نیست. تاکنون این همبستگی از سوی هر دوی کارگران گروه‌ملی فولاد و نیشکر هفت‌تپه (چه در قالب پیام سندیکا و چه در قالب پیام‌های منتشرۀ حمایتی از یکدیگر) محقق شده. اما اکنون که لحظۀ اوج‌گیری و هم‌زمانی هر دو اعتراض و اعتصاب این دو شرکت است، پیوند عملی این دو اعتراض باهم و کشاندنش به خیابان‌های اهواز و استانداری یک ضرورت برای پیشروی این اعتراضات است. درست همانطور که تجربۀ اعتراض متحدانۀ کارگران هپکو و آذرآب اراک در شهریورماه امسال، قدرت و موفقیت چنین سبک از اتحاد عملی را به اثبات رساند.

کمیته عمل سازمانده کارگری – ۱۲ اسفند ۹۶

لينک کوتاه مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *