مهرماه امسال باز هم همراه بود با شهریههای کمرشکن و اجباری مدارس دولتی که در چندین نوبت در طول سال به اسم «کمک به مدرسه» از خانوادهها چاپیده میشود و اگر خانواده دانشآمو تن به این اخاذیهای اجباری ندهد، به قدری مدیران و ناظمان این کودکان بیپناه را زیر فشار روانی تحقیر و توبیخ قرار میدهند که سابقۀ بارها خودکشی دانشآموزان در سالهای پیش به خاطر ناتوانی از پرداخت شهریههای اجباری در کارنامۀ سیاه آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ثبت شده است.
یک معلم شجاع مقابل تمام کثافتکاریهای آموزش و پروش ایستاد و معلمان را در دفاع از «حق آموزش رایگان» به صف کرد. معمان را در دفاع از «حق تحصیل به زبان مادری» به صف کرد. معلمان را در دفاع از تمام اقلیتهای «محروم از تحصیل» به صف کرد.
درست به همین خاطر بود که حکومت او را به وحشیانهترین شکلی با تن زخمی بر روی آسفالت خیابان کشان کشان با خود برد و ماههاست که پشت میلههای زندان جا داده است.
باید به قدری نام او را بلند فریاد زد که صدایش به گوش خانوادههای سیزده میلیون دانشآموز عصیانزده و یک میلیون معلم ندار برسد و حک شود!