بیانیۀ کمیتۀ عمل سازماندۀ کارگری درباره وضعیت زلزلهزدگان استانهای غربی کشور
ساعاتی پیش در شامگاه ۲۱ آبان ۹۶ با وقوع زلزلهای شدید در مرز ایران و عراق چندین و چند استان کشور به لرزه در آمد و خسارات زیادی بالأخص به شهرهای استانهای غربی (به ویژه کرمانشاه) تحمیلشد. تعداد تلفات و مجروحین و صدمات زیرساختی هر لحظه بالاتر میرود. بسیاری از مردم ناچار شدهاند شب را در خیابانها بگذارنند، حال آنکه از دسترسی به وسایل سادۀ گرمایشی هم محروماند.
غیابِ هرگونه کمکرسانی، کُندی رسیدگی به وضعیت، مختل شدن ارتباطات و تخریب زیرساختهایی که بهخودی خود در استانهای کُردنشین غربی توسعهنیافته بودند، سبب شده که وضعیت زندگی در این شهرها تماماً مختل شود. در چنین وضعیتی برخی مردم محلی عموماً خود ابتکار عمل را به دست میگیرند و با سازماندهی گروههای کوچک چندنفره مستقیماً تیمهای نفریاب، نجات و کمکرسانی به زلزلهزدگان را تشکیل میدهند. حکومت هماکنون با ارسال چندین گردان نظامی از سپاه، بسیج و ارتش به اسم وضعیت اضطراری و ساماندهی شرایط، نشان داده که ترسش بیشتر از بالا گرفتن نارضایتیهای اجتماعی است تا چیزی دیگر. رژیم در چنین شرایطی سعی خواهد کرد با گرفتن کنترل اوضاع به دست خود، هر نوع سازماندهی از پایین را به حاشیه براند تا بدینترتیب هم جو سرکوب و خفقان را افزایش دهد و هم بتواند وجههای مردممدار و کمکرسان از خود تصویر کند. این درحالیست که نشانههایی که از هم اکنون از شهرهای غربی بیرون میآید خبر از گسترش فاجعه همچون نمونههای پیشین این چنینی دارد. دور از انتظار نخواهد بود که با گذشت روزها، تعداد تلفات به طرز تصاعدی بالا برود، خبرهای کمبود کمک، چادر، دارو، غذا و رواج سرمازدگی به زلزلهزدگان عادی شود و زلزلهزدگان ماهها در وضعیت بلاتکلیفی و آوارگی ناشی از تخریب منازل باقی بمانند. جناحهای مختلف سرمایهداری جمهوری اسلامی با زلزلهزدگان فیلمها و عکس یادگاری بگیرند. خبرهای پشت پرده از غارت و چپاول کمکهای جمعشده برای مناطق زلزلهزده و سر در آوردن کالاهای کمکی از بازار سیاه به گوش برسد!
فجایع به اصطلاح «طبیعی» در درون نظام سرمایهداری در همه جای دنیا (ولو پیشرفتهترینش مانند آمریکا و ژاپن) کمابیش به طریق مشابهی رتق و فتق میشوند. بیشترین قربانیان همیشه از مهجورترین و محرومترین بخشهای طبقۀ کارگرند. اما آنچه معمولاً در مورد این دست سوانح گفته نمیشود آنست که هیچ امرِ «طبیعی» در مورد ابعادِ «غیرطبیعی» خسارات و تلفات وارد شدۀ ناشی از این سوانح وجود ندارد! چرا که علم و فناوری و منابع در عصر کنونی به قدر کافی و بسی بیش از کافی برای مقابله با چنین بحرانهایی در دست است، اما به دلیل تمرکز این منابع در دستان اقلیتی، همیشه اکثریت محروم جامعه یعنی کارگران و زحمتکشان خیلی ساده قربانی نهایی این فجایعاند و سپس به این قربانیشدن در این جامعۀ طبقاتی مُهرِ «طبیعی» میخورَد! حال آنکه مثلاً در مورد زلزله اخیر کافی است یک دهم منابعی را که دولت جمهوری اسلامی صرفِ جنگهای منطقهای میکند صرفِ کمکرسانی و بازسازی مناطق زلزلهزده و تقویت زیرساختها میکرد، در این صورت میتوانستیم ببینیم که چهطور یک سانحۀ «طبیعی»، چنین تلفات «غیرطبیعی»ای نمیداشت!
برای نیروهای پیشرو دخالت در چنین وضعیتی در ۲ سطح تعریف میشود:
اول آنکه پیشروهای محلی میتوانند با حضور مستقیم در گروههای امداد و نجات و کمکرسانی مردمی سعی کنند به تقویت این دست از کمیتههای محلیِ از پایین بپردازند، این کمیتههای خودانگیخته معمولاً در وضعیتهای اضطراری ادارۀ کلیۀ امور از جمله دفاع از محلات را به دست میگیرند. اگر چنین گروههای خودسازمانیافتۀ مردمی در سطح محلات تقویت شوند، میتوانند کمکهای ارسالی از مرکز را زیر نظارتِ خود گرفته و اقدام به توزیع آن کنند، مطالبات زلزلهزدگان را با تمرکز بیشتری پیگیری و انعکاس دهند و خلاصه با ایجاد مرکزیتی مردمی در سطح محلات، نقشِ بسیج و سپاه و دزدیهای رایج از منابع کمکی را قطع کنند. تنها با تقویت، گسترش و حضور و نفوذ پیشروها در چنین کمیتههایی است که میتوان انتظار داشت اهرمی برای فشار بر دولت در جهت رفع نیازهای فوری بعدی ایجاد شود.
مطالبات فوری:
برپایی آشپزخانههای رایگان سیار برای تأمین فوری غذا و آب سالم برای زلزلهزدگان!
تأسیس تعداد کافی بیمارستانهای صحرایی مجهز برای رسیدگی به وضعیت مجروحین!
اسکان فوری زلزلهزدگان در پناهگاههای دائمی بتنی و مجهز به وسایل گرمایشی! پناهگاههای چادری در وضعیت سرمای سنگین کنونی کارایی نخواهد داشت.
خروج فوری نیروهای نظامی اعم از سپاه و بسیج و غیره در مناطق زلزلهزده و ارسال نیروهای متخصص امداد و نجات، درمانگر و عمران.
برای تأمین احتیاجات زلزلهزدگان، مردم و گروههای مردمی محق به شکستن دربِ فروشگاهها و ادارات برای تأمین وسایل خود هستند.
دولت مسئولِ مستقیم بازسازی فوری و تماماً رایگانِ خانهها و جادهها و سایر زیرساختهای شهری است. طرح بازسازی رایگان خانهها بالأخص اهمیت و اولویت ویژهای برای مردم در مرحلۀ بعد از فاز امداد و نجات دارد. سوابق فَشَل دولت در اجرای طرحهای بازسازی طی بحرانهای پیشین (از بازسازی آثار جنگ تا بازسازی تخریبهای زلزلههای رودبار و منجیل و ورزقان و بم و غیره) همگی نشان از شکستی مفتضحانه در این زمینه دارد. دولت معمولاً با توجیه «اثباتِ مالکیت»، حادثهدیدگان را درگیر کاغذبازیهای طولانیمدت میکند تا دست آخر پس از چندسال با پرداخت چندرغازی سر و ته قضیۀ بازسازی را هم آورد. به همین دلیل هم است که هنوز در تمامی شهرهای حادثهدیده- حتی با گذشت دههها- آثار تخریبی زیادی مشاهده میشود. هر گونه طرح بازسازی مبتنی بر اثباتِ مالکیت خانههای تخریبی مردود است. دولت مسئولِ مستقیم رسیدگی به وضعیت آوارگان است و باید بیهیچ تعلل و کاغذبازی اقدام به ساخت رایگان شهرکهای ویژه برای تمامی زلزلهزدگان در نواحی تحت خسارت کند.
۲۲ آبان ۱۳۹۶ – کمیتۀ عمل سازماندۀ کارگری