اخیراً برخی دوستانی که عموماً کارگر کارخانه هستند و کم و بیش تجربیاتی هم در زمینۀ اعتصاب دارند، از ما دربارۀ «اعتصاب» پرسیدهاند و سؤال کردهاند که «کمیتۀ مخفی اعتصاب» چیست؟ چه وظایفی دارد و چهطور میتواند در عین مخفی بودن وظایفش را انجام بدهد؟
نگاهی به پیشینۀ تاریخی «اعتصاب»
تا جایی که به موضوع اعتصاب مربوط میشود، مقدمتاً شاید دانستن این نکتۀ تاریخی جالب باشد که اصولاً عملِ «اعتصاب» به لحاظ قدمت تاریخی بسیار سابقهدارتر از چیزی است که خیلیها تصور میکنند. یعنی اولین اعتصابِ بهثبترسیدۀ تاریخ به تقریباً ۳ هزار سال پیش در مصر برمیگردد. در این زمان برخی صنعتگران (یعنی کسانی که در صنفهای مختلف مثل نجاری و جواهرکاری و رنگرزی و کوزهگری و امثالهم کار میکردند) دست از کار کشیدند و مطالبات خودشان را روی یک برگۀ پاپیروس خطاب به فرعون و بهاصطلاح وزیر وقت نوشتند و بعد هم به معبدی پناه بردند تا مصونیت داشته باشند. نهایتاً این اعتصاب موفقیتآمیز بود و مطالباتشان هم محقق شد. مورخینی هم هستند که مستنداً نشان میدهند که اعتصاب، یک سنت و تاکتیکِ سابقهدار و قدیمی در مصر بوده و حتی شورشهایی رخ میدادند که طی آنها نه فقط دست از کار کشیده میشد، که حتی کارفرما هم مورد ضرب و شتم قرار میگرفت.
منتها «اعتصاب کارگری»، مربوط به دورۀ معاصر میشود، یعنی نظام سرمایهداری. بعد از اینکه نظام بردهداری و نظام ارباب رعیتی تمام شد، نظام جدیدی به اسم سرمایهداری بر سرِ کار آمد و یک جامعۀ جدید با دو طبقۀ متخاصم و رودرروی هم ایجاد کرد: «طبقۀ کارگر» و «طبقۀ سرمایهدار».
انقلاب صنعتی که اواخر قرن ۱۸ در انگلستان صورت گرفت باعث شد که تولید کارخانهای (تولید انبوه) جای تولید در مقیاس کوچکِ قدیم را بگیرد. اختراعات زیاد و ماشینآلات جدیدی ابداع شدند و تکنیکهای نوینی برای تولید و حملونقل پیدا شد. مردم از روستاها به شهرها سرازیر شدند و به اجبار در کارخانههای جدید به کارگرِ مزدبگیر تبدیل شدند. در نتیجه برای اولین بار هزاران هزار کارگر به طور فشرده و کنار هم در کارخانهها و شهرکهای کارخانهای گرد یکدیگر آورده شدند. همین وضعیت باعث میشد تا یک نوع همبستگی و اتحاد و قدرت هم بین کارگران ایجاد بشود.
هنوز تا این مقطع کارگران قانع نشده بودند که چرا آنها باید کار کنند و مستقیماً درگیر تولید باشند، اما محصولِ کارشان، سهم مالک کارخانه شود؟ شورشهای زیادی رخ داد که طبقۀ حاکم یک به یک آنها را سرکوب کرد تا بالاخره به کارگران فهماند که نه! شما در ازای «کار»، «دستمزد» میگیرید و تولیدات مال صاحب کارخانه است. در صورتی که هنوز هم تا همین دوران این تناقض اساسی در جامعۀ سرمایهداری باقی مانده که مالک واقعاً در تولید چه کاره است؟ چرا کارگران که تولیدکنندۀ مستقیم هستند نمیتوانند مالک چیزی باشند که تولید میکنند. مثلاً یک کارخانه با ۱۰۰ کارگر روزی ۳۰۰ ماشین تولید میکند. یعنی هر کارگر به طور متوسط روزی ۳ ماشین میسازد، ولی با این حال خودش قادر نیست با دستمزدش همان ماشینِ ساختِ دستِ خودش را بخرد.
اینکه چهطور با همین مقولۀ «دستمزد» عملاً سر کارگران دارد شیره مالیده میشود، یک موضوع مهم دیگر است که بعداً حتماً در بخشهای آموزشی دیگر در موردش صحبت خواهیم کرد.
اما با همین تاریخچۀ کوتاه میدانیم که ما حداقل ۲۰۰-۲۵۰ سال تجربۀ اعتصاب در جنبش کارگری داریم. اهمیت مطالعۀ تاریخ جنبش کارگری هم همین هست. برای هر اعتصاب مدام نباید از صفر شروع کنیم.
کمیتۀ اعتصاب و وظایف آن برای سازماندهی یک اعتصاب موفق
اعتصاب به معنی واقعی کلمه یک هنر رزم است. یک اعتصاب موفق تأثیرش بر روند مبارزه از دهها اعتصاب ناموفق و شکستخورده بیشتر است. در نتیجه برای هر اعتصاب باید یک هدف و چشمانداز بلند مدت داشت و هم تاکتیکهایی برای رسیدن به این هدف. بنابراین هر اعتصاب یک مغز متفکر اعتصاب هم میطلبد و این همان چیزی است که «کمیتۀ اعتصاب» نامیده میشود.
«کمیتۀ اعتصاب» بر خلاف اسمش خیلی چیز عجیب و ثقیلی نیست. این کمیته متشکل از چند نفر از کارگرانی است که سابقه و تجربه و جسارت بیشتری در زمینۀ راهاندازی و هدایت اعتصابات و اعتراضات درون آن کارخانه یا اداره دارند. مثلاً قبل از هر اعتصاب یکی از کارگران کارخانه که سرِ نترسی دارد و قبلاً هم جلودارِ اعتراضات بوده، میرود دمِ درِ خانۀ بعضی از همکارانش، بعد با آنها در منزل یکی از کارگران جلسه میگذارند؛ برای روز اعتصاب شعار طراحی میکنند؛ مسیر راهپیمایی را مشخص میکنند؛ برای بستن جاده تقسیم کار میکنند؛ حساب و کتاب میکنند که چهطور جلوی اعتصاب شکنها را بگیرند؛ اگر کسی را گرفتند چه کار کنند و غیره. یعنی عملاً یک «کمیتۀ اعتصاب» درست کردهاند بدون اینکه الزاماً حتی خودشان نامش را بدانند.
خلاصه اهمیت این کمیتۀ اعتصاب در این است که تشخیص میدهد چه زمانی باید وارد اعتصاب شد، چهطور سازماندهی کرد، میداند کِی عقبنشینی کند، کجا وارد مرحلۀ تدافعی یا تعرضی بشود، کجا انعطاف به خرج بدهد، کجا با چه شرایطی سر میز مذاکره برود و …
بنابراین کمیتۀ اعتصاب وظایف و ویژگیهایی دارد که به آنها اشاره میکنیم.
۱) کمیتۀ اعتصاب قبل از هر اعتصاب حداقل ۲ فاکتور را در نظر میگیرد:
الف) روحیۀ مبارزهجویی و سطح اعتماد به نفس و نارضایتی همکاران
ب) فضای عمومی جامعه
اما یعنی چه؟ یعنی مثلاً اگر روحیۀ همکاران به خاطر شکست قبلی اعتراضات پایین باشد یا کارگران به خاطر توهم به وعدههای دروغ کارفرما (بستن قرارداد جدید کاری و بهتر شدن وضعیت و …) تمایلی به اعتصاب نداشته باشند یا به خاطر وقوع زلزله همۀ توجه عمومی معطوف به این رویداد شده باشد، بدترین زمان برای اقدام کمیتۀ اعتصاب به تشویق اعتصاب است.
در این شرایط فشار برای اعتصاب باعث دودستگی و بیاعتمادی میشود و حتی اگر اعتصاب هم انجام بشود احتمالاً بینتیجه میماند و ادامه پیدا نمیکند و در این صورت همۀ تقصیرها میافتد گردن طراحهای اعتصاب.
در نتیجه تعیین زمان اعتصاب خیلی ظرافت میخواهد و باید شرایط ذهنی و روانی کارگران برای این اقدام فراهم باشد.
۲) کمیتۀ اعتصاب باید دائمی باشد. چون هر بار که اعتصابی رخ میدهد، مدیر و حکومت بخشی از مطالبات را میدهند تا اعتراض را موقتاً آرام کنند یا وعدههای سرخرمن میدهند تا اعتراض را به فرسایش بکشانند. در نتیجه همیشه بین هر اعتصاب یک وقفه وجود دارد. بعد از گذشت این وقفه دوباره کارگران انگیزه و جسارت اعتصابکردن پیدا میکنند، چون میبینند که وعدهها سرکاری بوده و هنوز مطالباتشان محقق نشده. این وقفه، یک وقت تنفس برای کمیتۀ اعتصاب است. یعنی در دورهای که خبری نیست و ظاهراً همهچیز آرام است و کارگران برگشتهاند به زندگی عادی، کمیتۀ اعتصاب باید مشغول آمادهسازی و تدارکات باشد تا فرارسیدن لحظۀ اعتصاب بعدی.
۳) یکی از وظایف کمیتۀ اعتصاب جمعبندی درسهای اعتصابات پیشین است. فرضاً وقتی یک اعتصاب ۵ روزه اتفاق میافتد کارگران چه بسا به اندازۀ ۵ سال تجربه کسب میکنند. اگر یک کمیتۀ اعتصاب وجود داشته باشد، نمیگذارد این تجارب هرز بروند و فراموش بشوند. بلکه این تجارب را در درون خودش ثبت و فرمولبندی میکند تا برای اعتصابهای بعدی از آن استفاده کند و نگذارد اشتباهات قبلی باز هم تکرار بشوند و همه چیز از صفر و به روش آزمون و خطا انجام بشود.
۴) تمام زندگی سرمایهداران، اسرار معاملاتی و مالی است. همه چیز و همه کارشان در تاریکی و پشت درهای بسته است و همیشه از افشاگری هراس دارند. کمیتۀ اعتصاب میتواند بخشهای اداری را با خودش همراه کند و تا میتواند با کمک آنها سند علیه سرمایهدار جمعآوری کند و در لحظۀ درست با افشا و انتشار این اسناد کارفرما و مدیر را تحت فشار بگذارد.
۵) شناسایی جاسوسها و مخبرها و اعتصابشکنها. همانطور که میدانیم مدیران در هر کارخانه بین کارگران چشم و گوش (یعنی جاسوس) میگذارند. این جاسوسها باید از قبل شناسایی بشوند، اخبار اعتصاب در اختیارشان قرار نگیرد و در عوض اطلاعات سوخته و غلط به آنها منتقل بشود. کمیتۀ اعتصاب با تبلیغاتش این جاسوسان را در بین کارگران طرد و منزوی میکند.
۶) ارتباطگیری با کارگران اعتصابکنندۀ سایرکارخانههای شهر یا کارخانههای سایر استانها و اعلام همبستگی و حمایت از اعتصابات مشابه کارگری. تجربه نشان داده که کیلومترها راهپیمایی کردن و نامه به استانداری و رئیسجمهوری و غیره، عملاً فایدهای ندارد. یکبار باید این قاعده را برای همیشه شکست و با کارگران معترض در سایر کارخانهها ارتباط گرفت و بجای نامهنگاری با مسئولین به کارگران سایر کارخانهها که با وضعیت مشابهی روبهرو هستند نامۀ سرگشادۀ حمایتی داد. کارگران هر کارخانه باید متوجه بشوند که متحدین واقعیشان نه مدیر و رئیسجمهور و استاندار، که هزاران هزار کارگر معترض در سراسر کشور هستند. به این ترتیب نیروی هر اعتصاب به پشتوانۀ متحدینش در سایر بخشها چندین برابر بیشتر میشود.
۷) خنثی کردن تاکتیکهای مدیر و عواملش برای شکستن اعتصاب. بارها دیدیم که چه طور مالک و سهامدار و استاندار و غیره به روشهای مختلف سعی میکنند اعتصاب را بشکنند. از جمله در اعتصاب اخیر هفتتپه که مدیر سعی کرد با پرداخت بخش از مطالبات کارگرانِ رسمی یا سوءاستفاده از شکافهای قومیتی و دیدار با شیخ یکی از طایفههای محلی اعتصاب را بشکند. کمیتۀ اعتصاب در هر گام این تاکتیکها را افشا و بیاثر میکند.
۸) کمیتۀ اعتصاب باید از قبل با وکلا و خبرنگارانی در تماس باشد که حاضر هستند بدون چشمداشتی جانب کارگران باشند. مثلاً اگر کارگری اخراج یا بازداشت شد، از او دفاع کنند. یا وقتی کارگران در شرایط بایکوت رسانهها در کانال تلگرام مستقل خودشان اخبار اعتراض را پوشش میدهند، خبرنگارانی باشند که بتوانند این اخبار را برای انعکاس به رسانههای رسمی و پرتیراژ تحمیل بکنند.
۹) معمولاً در دورۀ اعتصاب کارگرانی به نمایندگی از دیگران و بهعنوان سخنگو سر میز مذاکره میروند. منتها این نمایندهها باید منتخب خودِ کارگران باشند. چون مدیر و عواملش ترجیح میدهند تریبون به دست کسانی داده شود که نسبت به دیگران راحتتر نرم میشوند و نه کسانی که بهاصطلاح تند میروند. از این گذشته این نماینده بنا به یک اصل باید قابل عزل و نصب باشد و ضمناً بسیار مهم است که تمام صحبتهای مذاکره هم باید شفاف و علنی باشد و نه پشت درهای بسته. اگر نمایندهای به اسم کارگران در مذاکره حاضر شود ولی حتی یک میلیمتر از خواستههای کارگران عدول کند باید افشا و پایین کشیده شود و این وظیفهای است که کمیتۀ اعتصاب میتواند انجام دهد.
۱۰) در نهایت واضح است که برای همۀ اینها یک «صندوق اعتصاب» لازم است تا هزینۀ چاپ بیانیه و بَنِر و شارژ اینترنت و سایر هزینههای جانبی یا هزینۀ تأمین خانوادۀ یک کارگر بازداشت شده پوشش داده شود.
مخفی بودن کمیتۀ اعتصاب:
با این توضیحات روشن است که یک کمیتۀ اعتصاب برای اینکه ضربه نخورد، باید مخفی باشد. چون عوامل مدیر و حراست و انتظامات و وزارت اطلاعات و غیره همگی سعی میکنند این هسته اعتصاب را متلاشی کنند. یعنی اگر کمیتۀ اعتصاب را بزنند، مسیر کل اعتصاب را به دست خودشان میگیرند. این مخفی بودنِ کمیتۀ اعتصاب، ضامن بقای آن است. یعنی حتی همکاران هم نباید هویت واقعی اعضای این کمیتۀ مخفی اعتصاب را بدانند. در عوض کمیتۀ اعتصاب میتواند برای خودش یک کانال تلگرامی جداگانه داشته باشد و آن وقت هر سندی که بخواهد افشا کند، هر مطالبه و شعاری که بخواهد جا بیندازد، هر خبری که بخواهد بدهد، همه میتواند در این کانال بیایند. اما غیر از این کانال بد نیست یک گروه تلگرامی هم با سایر کارگران کارخانه داشته باشند تا سایرین هم بتوانند دخالت و مشارکت داشته باشند.
سابقاً این تجربه بوده که کارگران یک کارخانه، مثلاً یک گروه تلگرامی خصوصی برای سازماندهی یک اعتراض یا صحبت دربارۀ مشکلات روزمره ساخته بودند، اما بعد از مدتی اطلاعات به آن رخنه کرد و هویت برخی از این سازندگان گروه لو رفت.
راهاندازی یک گروه تلگرامی شیوۀ بسیار خوبی برای ارتباط دائمی و سازماندهی اعتراض است، اما مشروط به رعایت مخفیکاری! در واقع سهلانگاریها و خطاهای سادهای هستند که باعث لو رفتن میشوند. بنابراین نباید این قبیل ضربهها را به پای قوی بودن وزارت اطلاعات ریخت. بلکه با رعایت یک سری نکات ساده میشود محل ضربه را مسدود کرد. از جمله ایجاد یک حساب دوم و مستعار در تلگرام با روشهای تکنیکی ساده و نکات ایمنی تلگرام که سعی داریم به زودی با انتشار جزوه و آموزش ویدیویی، این روشهای فنی را به کارگران توضیح بدهیم.
کمیتۀ عمل سازماندۀ کارگری هر چه در توان دارد به کار میبرد تا در تمام این زمینههایی که در بالا برشمرده شد، از آموزش مسائل تکنیکی گرفته تا انتقال تجربیات اعتصابهای موفق و کمک در خبررسانی و غیره، قدم به قدم در کنار کارگرانی باشد که در هر کارخانه عزم اعتصاب کردهاند.
۲۶ آذر ۱۳۹۶ – کمیتۀ عمل سازمانده کارگری