۱?- دفاع از خود حق مسلم ماست!
پاسخ باتوم و گلولۀ حکومت را با شاخۀ گل نمیتوان داد! کسانی که ایدههای رومانتیکِ مبارزۀ بدون خشونت را تبلیغ میکنند گویا هرگز مزۀ باتومها و کتکهای پلیس و لباسشخصیها را نچشیدهاند! در مقابل خشونتی که پلیس به ما تحمیل میکند، ما حق دفاع از خود را با هر ابزار ممکن داریم. کسی نمیتواند به ما بگوید از خودت دفاع نکن و زیر مشت و لگد بمیر! حق حیات، قطعاً حق مسلم ماست!
۲?- تبدیل اعتراضات خیابانی پراکنده به یک «اعتصاب عمومی» بزرگ!
ده روز از اعتراض و ضدوخورد خیابانی گذشت. سرتاسر ایران قیام کرد. اما مگر تا کِی میتوان به اعتراضِ نامحدودِ خیابانی ادامه داد؟ بالأخره مردمی که مجبورند در طول روز سرِ کار جان بکنند و شبها تظاهرات بروند، بعد از چند روز خسته و فرسوده میشوند. برای شکستِ حریف باید به نقطۀ حساسش ضربه زد! چهطور؟ یعنی منابع مالی و سودهایش را که از شیرۀ جان ما کارگران میگیرد و همان را برای سرکوب و حبس علیه ما استفاده میکند از دستش درآورد. اما چهطور؟ با دست کشیدن از کار! یک اعتصاب عمومی ۲۴ ساعته، میتواند کشور را از بالا به پایین فلج کند و نشان دهد که چه کسانی واقعاً با زور بازوی خود دارند اقتصاد را میگردانند: طبقۀ کارگر! یعنی اکثریت جامعه! یعنی من و شما! یعنی کارگرِ کارخانه! بنا و راننده! معلم و پرستار! کارمند و بیکار! یعنی همۀ ما که چون نه ارث کلانی داریم و نه مالِ بادآورده و نه رانت و اختلاس، مجبوریم نیروی کارمان را به انگلهایی که کار نمیکنند بفروشیم! (به قولِ خودشان به «ژنهای خوبِ» سرمایهدار).
اگر همه باهم فقط یک روز متحدانه دست از کار بکشیم (اعتصاب عمومی) از سر تا پای حکومت جمهوری اسلامی فلج میشود! رانندگان دست از کار بکشند، خیابانها قفل میشوند! کارگران صنعت نفت اعتصاب کنند، شیرِ فلکۀ نفت بسته میشود و حقوقِ نظامیانی که مردم را سرکوب میکنند نمیرسد! کارگران کارخانه اعتصاب کنند روزانه میلیاردها تومان به سرمایهدارانِ حاکم ضرر میرسد! معلمان اعتصاب کنند، میلیونها خانوادۀ بچهدار را در سراسر کشور وارد روندِ اعتراضات کردهاند! کارمندان بانک اعتصاب کنند، مبادلات بانکی تعطیل میشود! خلاصه دستگاه دولتی آنها تمام و کمال فلج میشود و منابع مالی به رویشان قطع میشود! آن وقت خواهید دید با چه سرعتی به «غلط کردن» خواهند افتاد! این است قدرتِ اعتصابِ ما کارگران! سرمایهداران جلوی ما به زانو میافتند بهخاطر اعتصاب!
۳?- مصادرۀ فوری دارایی نهادها، مقامات و سرمایهداران دانهدرشت!
یک اعتصاب عمومی، هم موقتاً دستگاه دولتی را فلج میکند و هم قدرت واقعی کارگران را نشان میدهد. در نتیجه بلافاصله باید به عنوان قدم بعدی منابع عمومی را از دست شرکتها و نهادهای چپاولگر در بیاوریم. اموال امپراتوری آستان قدس رضوی و بنیاد مستضعفان و اوقاف و غیره باید به نفع عموم مردم مصادره شود. مالکیت خصوصی بر صنایع کلان، نفت و معادن و اراضی و تجارت باید فوراً لغو شود و این صنایع زیر نظارت دموکراتیک مردم، ملی شوند. کلیۀ بانکها و مؤسسات مالی خصوصی باید منحل و در قالب یک بانک مرکزی جدید تحت نظارت مردم جامعه ادغام شوند. همچنین امتیازهای انحصاری صادرات و واردات (بهخصوص اقلام مهم مصرفی مردم) باید لغو شود و در تمام کارخانهها و ادارات برای آنکه حجم رانتها و اختلاسها و حسابسازیها مشخص بشود باید اسناد حسابداری آنها علنی شوند. بعد از مصادرۀ اموال عمومی که دست مشتی رانتخوار بوده میتوان منابع و ثروتهای بهدست آمده را با برنامهریزی دموکراتیک و زیر نظارت مردمی به تأمین مسکن و آموزش و درمان و حملونقل و ترمیم محیط زیست و غیره اختصاص بدهیم و از این جهنمِ بیکاری و فقر و فلاکت و اختلاسی که امروز برایمان درست کردهاند راحت شویم.
۴?-کنترل و مدیریت کارخانهها و ادارات به دست خودِ کارگران!
اکثر کارگران (چه کارگران صنعتی، چه معلمان، چه پرستاران و چه کارمندان اداره و غیره) سالهای سال مویشان را در محل کار سفید کردند و بهتر از هر سرمایهدارِ تازهبهدورانرسیده و رانتخواری میدانند چگونه کارخانهها، ادارات، مدارس، بیمارستانها و خلاصه کل اقتصاد را بگردانند. همۀ امور کارخانه را باید خودِ کارگران بگردانند! مدارس را باید خودِ معلمان بگردانند! بیمارستانها را نه پزشکانِ سهامدار و کاسبکار که باید خودِ پرسنل بیمارستانها بگردانند. دورانِ سروری سرمایهداران به سر آمده! دیگر آقا بالاسر نمیخواهیم!
۵?- نه به دخالت خارجی!
تور دوختن رهبران آمریکا و اسرائیل برای کاسبکاری از اعتراضات ما فقط ریاکاری آنها را نشان میدهد. پیام ما روشن است: پایتان را از اعتراضات ما بکشید بیرون و از آن برای خودتان کیسه ندوزید! ما خودمان میدانیم چهطوری با جمهوری اسلامی تسویهحساب کنیم! ترامپِ بسازبفروشِ میلیاردر را چه به شورشِ گرسنگانِ ایران؟ نتانیاهوی قصابِ کودکان فلسطینی را چه به حقوق بشر؟ کارنامۀ حمایتهای اینها در عراق و افغانستان و لیبی و سوریه که خاورمیانه را به خاکِ سیاه نشاند برای هفت پشتمان بس است! اتفاقاً هیچکس به اندازۀ جمهوری اسلامی از دخالت نظامی و سیاسی آنها در اوضاع ایران خوشحال نمیشود تا به این بهانه مردم را قصابی کند! ما همانطور که مخالف سرسخت دخالتهای جمهوری اسلامی در عراق و سوریه و لبنان و یمن و غیره هستیم، به همان اندازه هم مخالف دخالت آمریکا و اروپا و اسرائیل و صدور جنگهای خانمانسوزشان به اسم «دموکراسی» در منطقه هستیم!
۶?-حق تعیین سرنوشت اقلیتهای ملی!
اقلیتهای ملی بلوچ و عرب و کُرد و ترک، سالها طعم بدترین نوع زندگی و سرکوب و تبعیض و تحقیر را چشیدهاند. حقوق اقلیتهای قومی و ملی- از آموزش به زبان مادری تا حق تعیین سرنوشت- باید به رسمیت شناخته شود. کسانی که امروز به هر اعتراض در این مناطق برچسب «تجزیهطلبی» میزنند، همانهایی هستند که فردا اگر بر سر کار بیایند، همان رویۀ کنونی حکومت مرکزی جمهوری اسلامی را علیه اقلیتها به کار خواهند برد: یعنی زبان سرکوب و زور! اگر حقوق اقلیتها تضمین شود، اگر حق تعیین سرنوشت آنها به رسمیت شناخته شود، اگر ما بعد از سرنگونی رژیم بلافاصله شروع به توسعۀ این مناطق کنیم، خواهید که اقلیتهای تحت ستم در این مناطق، بودن در کنار ما را به جدایی ترجیح خواهند داد. باید دست نژادپرستان آریایی و ملیگرایان افراطی را که با تفرقهافکنی در اعتراضات علیه اقلیتها شعار میدهند بست و آنها را منزوی کرد.
۷?-پیش به سوی ساخت مجلس مؤسسان انقلابی:
برخی در تظاهرات فریاد میزنند: «برگزاری رفراندوم!». اما سؤال اینست که قرار است رفراندوم را چه کسی برگزار کند؟ جمهوری اسلامی یا مردم؟ اینکه رژیم حاکم حاضر بشود رفراندوم برگزار کند اینقدر مضحک است که باورپذیر نیست؛ اما اگر مردم بخواهند رفراندوم برگزار کنند واضح است که هرگز نمیتوانند آن را در چهارچوب رژیم کنونی انجام دهند. پس حتی برگزاری چنین رفراندومی هم عملاً به بعد از سرنگونی این حاکمیت موکول خواهد شد!
ما معتقدیم به جای شعار انحرافی «رفراندوم»، باید شعار «ایجاد مجلس مؤسسان انقلابی» را مطرح میکنیم. مجلس مؤسسان، صرفاً هیئتی است که برای تصمیمگیری و تعیین نوع حکومت بعدی تشکیل میشود. در نتیجه محلی است که نمایندگان طبقات و اقشار مختلف و نیروهای سیاسی مختلف با برنامههای مختلف و متفاوت در آن حاضر میشوند.
اولین چیزی که باید در نظر داشت اینست که اگر طبقۀ حاکم بگوید «بسیار خُب، از فردا مجلس مؤسسان شکل میگیرد و همه میتوانند نماینده داشته باشند»، ما آن را تحریم کنیم، چون میدانیم به قصد فریب و خرید وقت و معامله است. در نتیجه ما فقط از «مجلس مؤسسان انقلابی» دفاع میکنیم. یعنی زمانی از برگزاری مجلس مؤسسان دفاع میکنیم که نیروی مردمِ مسلح رژیم را واژگون کرده باشند و کشور یا در خلاء قدرت باشد یا جای خود را به یک حکومت انتقالی داده باشد. بنابراین مجلس مؤسسان انقلابی همانطور که از اسمش برمیآید، مالِ وضعیت کنونی که هنوز حکومت سفت و سخت سر جایش است، نیست. بلکه این مجلس برای مراحل آتیۀ جنبش است؛ یعنی در شرایط انقلابی! در شرایطی که مردم میریزند پادگانها را اشغال میکنند، قیام وارد مرحلۀ مسلحانه شده و یگانهای دفاعی مردم شکل گرفتهاند و کارخانجات و محلات به دست شوراهای کارگری و مردمی افتاده و از دست حکومت بیرون آمده.
۱۸ دیماه ۱۳۹۶
کمیتۀ عمل سازماندۀ کارگری
۱ دیدگاه در “۷ اقدام برای هدایت جنبش اعتراضی به سوی یک انقلاب (+ویدیو)”