با گذشت نزدیک به یک هفته از اعتصاب هفتتپه ، نه فقط سروکلۀ مدیر عامل در شرکت پیدا نشده، بلکه خبر میرسد که دفترِ مرکزی کاخمانندِ شرکت در خیابان پاسداران تهران این روزها سوت و کور است و باقی مدیران در ایتالیا و ترکیه و سایر کشورها مشغول سفر و تفریح هستند. تجربۀ اعتصابات قبلی در هفتتپه ثابت کرده که نگه داشتن اعتصاب برای بیش از یک هفته کار آسانی نیست. کارگران از بلاتکلیفی و سردرگمی خسته و فشار عصبی رویشان بیشتر میشود که نمونهاش ماجرای تلخ خودسوزی نافرجام تعدادی از کارگران خوراک دام درست همزمان با ایام اعتصاب بود. بااینحال کارفرمایان حتی برای حفظ ظاهر هم با نمایندههای کارگری مذاکره نمیکنند. یعنی یا صدای اعتصاب را نمیشنوند یا عامدانه کر شدهاند.
شواهد نشان میدهد تاکتیک کارفرما آنست که با طولانی شدن اعتصاب، کارگران را فرسوده و مستهلک کند. در این موقعیت کارگران از خود میپرسند چه باید کرد؟ اعتصاب را به بیرون از شرکت کشاند و جاده بین شهری را بست؟ یا جلوی فرمانداری شوش تجمع کرد؟ خلاصه قدم بعدی چیه؟ برای به نتیجه رسیدنِ اعتصاب در این وضعیت، حداقل سه اقدام میتواند در دستورکار قرار گیرد:
۱- تلاش برای سه شیفته کردن اعتصاب
هرچند اتحاد کارگران در اعتصاب شیفت صبح تحسینبرانگیز است. اما اگر اعتصاب نتواند سراسری شود و هر سه شیفت را در برگیرد؛ یعنی تا زمانی که فقط فعالیتهای شیفت صبح خوابانده شود ولی همان فعالیتها در شیف عصر و شب ادامه پیدا کند، قدرتِ این اعتصاب پایین آورده خواهد شد. کارگران هفتتپه از پارسال تجربۀ بستن درهای کارخانه را در شیفت شب داشتهاند و به چشم دیدهاند که کارفرما چه طور برای جبران اعتصابِ «روز»، روی شیفتهای عصر و شب حساب باز میکند. بنابراین یک اعتصاب سراسری به عنوان آخرین هشدار لازم است تا جدّیت و تعارف نداشتن کارگران برای تعیین تکلیف با کارفرما روشن بشود.
۲- ضرورت اتحاد و همبستگی عملی با کارگران فولاد اهواز
کارگران هفتتپه و فولاد اهواز هر دو اعتصابشان را در یک روز شروع کردند. به فاصلۀ یک روز از سخنرانی اسماعیل بخشی، یکی از نمایندههای کارگران فولاد اهواز با الهام از این سخنرانی حرفهای مشابهی زد و همین نشان میدهد که چه طور چشم نه فقط فولاد اهواز بلکه کلّ جنبش کارگری به هفتتپه دوخته شدهاست.
اگر به کارگر هفتتپه نسیه داده نمیشود، به بچۀ کارگر فولاد هم به خاطر وضع حقوقهای معوقه اجازۀ ثبت نام در مدرسه داده نشدهاست. به همین خاطر اکنون بیش از هر زمان دیگری ضروری است که اتحادی عملی برای پیوند این دو اعتصاب بایکدیگر صورت بگیرد. اگر بعضی رانندههای سرویس حمل و نقل هفتتپه مانند سال پیش، همسو با اعتصاب باشند، میتوان از این امکان استفاده کرد تا کارگران هفتتپه به شکل فیزیکی در کنار کارگران فولاد، همراه با یکدیگر پرچم اعتراضشان را بلند کنند. (این تجربهای است که دو کارخانۀ هپکو و آذرآب اراک، تابستانِ پارسال همین زمان داشتند و موفقیتش در عمل به اثبات رسید).
حال حتی اگر مسافت یک ساعتۀ هفتتپه تا اهواز و هزینهاش مانعی در برابر برگزاری تجمع مشترک کارگران این دو کارخانه باشد، اما حداقل نمایندههای هفتتپه میتوانند با حضور در اعتراضات کارگران فولاد اهواز، قدم مهمی برای همبستگی کارگران این دو کارخانه بردارند. هیچ صدایی بهتر و رساتر از زبان نمایندههای کارگری نمیتواند به کارگران بگوید که برای نجات این دو صنعت، چشمِ کارگران دیگر نه به مسئولین رده بالای استانی، بلکه به همطبقهایهای متحد خودشان در همین استان باید باشد.
۳- مدیریت کارگری:
«اعتصاب» یک اهرم تهدید و فشار است. اما اگر مثلِ شرایط کنونی کارفرما و مدیرعامل مایل باشند اعتصاب خود به خود فرسوده شود و به جایی نرسد، در این صورت سازماندهندههای اعتصاب وادار میشوند که با در نظر گرفتن اوضاع و توازن قوا، گام بعدی را بردارند و میخ آخر را بزنند. یعنی اگر اعتصاب سه شیفته هم شد، اگر به فولاد اهواز هم پیوست، اگر کارگران باز هم جاده بستند و … اما نتیجهای نداشت، باید وارد عمل مستقیم شد و به وعدۀ سال پیش یعنی «پس گرفتن هفت تپه» عمل کرد و شرکت را از دست بخش خصوصی در اورد. معنای این حرف آنست که کارگران، رئیس حراست و مدیران بدنام و مخبرها را بیرون بیندازند و خودشان ادارۀ شرکت و نظارت بر امور آن را به دست بگیرند. چون هر کسی کار خود را بی هیچ نیازی به آقابالاسر بلد است. این دقیقاً اقدامی است که کمباین سازی تبریز هم سال پیش آن را تجربه کرد، یعنی بعد از اعلام ورشکستگی و غارت شدن دستگاههای کارخانه به خاطر بدهیها، کارگران، قفلِ کارخانه را شکستند و خط تولید را راه انداختند و حتی ضایعات را فروختند و با درآمد آن مواد اولیه را خریدند. اگر کمباینسازی یک نمونۀ کوچک از چنین تجربهای بود، کارگان هفتتپه میتوانند برای اولین بار در سطح بزرگ این تجربه را پیاده کنند و بدین ترتیب الگویی برای کل جنبش کارگری شوند.
۱ شهریور ۱۳۹۷ – کمیته عمل سازمانده کارگری