پایان روز دوم اعتصاب سراسری معلمان: اکنون چه؟

زمان مطالعه: ۴ دقیقه

نخستین روز اعتصاب سراسری معلمان با وجود وقفۀ طولانی‌اش از آخرین اعتصاب دهۀ ۸۰ و خبررسانی ناکافی، شروع پرقدرتی داشت و اکنون در عرض کمتر از ۲۴ ساعت موفق شد حلقه‌های دیگری را- یعنی دانش‌آموزان و دانشجویان- فعال و به اعتراضاتش متصل کند. امروز وسعت و قدرت اعتصاب سراسری معلمان در عمل به بسیاری از تردیدها و بدگمانی‌های پیشین معلمان نسبت به ظرفیت خودشان غلبه کرد و آجرهای دیوار ترس را فروریزاند. همین احیای اعتمادبه‌نفس و جسارت معلمان است که برای حکومتِ سرکوب یک علامت هشدارآمیز است و از همین روست که سراسیمه با بازداشت ۵ فعال صنفی و به دست گرفتن کانال شورای هماهنگی و صدور بیانیه‌های جعلی واکنش نشان داده است.

حکومت در یک موقعیت بغرنج گیر افتاده و در حال سنجیدن واکنش فعالین صنفی نسبت به افزایش تدریجی دستگیری‌ها است. در عین حال بعید نیست که حکومت در این انتظار باشد که این آخرین روز اعتصاب هم با کم‌ترین حاشیه و هزینه برایش تمام شود، تا سپس با دِرو کردن فعالین صنفی، به خیال خود هرگونه احتمال اعتصاب آتی را از همین الآن در نطفه خفه کند و در عین حال نگذارد که روحیه و درس‌های مبارزاتی اعتصاب معلمان به سایر بخش‌های معترض هم سرایت کند. این کم و بیش همان سیاستی است که حکومت نسبت به سومین دور اعتصاب سراسری رانندگان و کامیونداران در پیش گرفت.

اینجاست که سؤال اساسیِ مقابل جنبش معلمان این می‌شود که اکنون چه باید کرد؟

  • نباید به زمان آغاز و پایان یک اعتصاب همچون یک امر اداری نگاه کرد. واضح است که انتخاب لحظۀ شروع و پایان یک اعتصاب بستگی به تحلیل از شرایط مشخص دارد. شرایط چهارشنبۀ گذشته (۱۸ مهر) که شورای هماهنگی فراخوان اعتصاب را صادر کرد، با شرایط امروز یعنی ۲۳ مهر یکی نیست. از آن زمان تاکنون حکومت اقدام به دستگیری حداقل ۵ فعال صنفی، احضار و ارعاب ده‌ها معلم و مصادرۀ کانال تلگرامی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان کرده‌است و محتملاً انتظار پایان اعتصاب را می‌کشد تا تسویه حساب‌ها را شروع کند.
  • اعتصاب مانند یک چاقوی ضامن‌دار است که طبقۀ کارگر در مقابل کارفرمایان و دولت بیرون می‌کشد تا آنان را تهدید و مجبور به پرداخت مطالبات کند. هنرِ رهبری یک اعتصاب یعنی اینکه بدانیم چه زمانی آن را بیرون بکشیم و چه زمانی با عقب‌نشینی موقت آن را تا دور بعدی غلاف کنیم. یعنی به نحوی که نه اعتصاب دو روزه را بی هیچ‌ پیش‌شرطی پایان داد و از خود رفع تکلیف کرد و نه به ورطۀ ماجراجویی افتاد و بی‌هیچ نقشه‌ای تداومش را به لحظۀ نامعلوم حواله داد!
  • واقعیت اینست غلاف کردن سلاحِ تحصن کنونی معلمان اگر بدون پیش‌شرط باشد، در این لحظه مخاطرات زیادی دارد. چرا که تا این لحظه هیچ‌یک از مقامات مسئول، قولِ هیچ وعده‌ای را (ولو نمایشی) در واکنش به این اعتصاب نداده‌ و تنها نیروهای امنیتی‌شان را علیه معلمان بسیج کرده‌اند. این به خوبی نشان می‌دهد که شرایط برای غلاف سلاحِ اعتصاب در این لحظه مهیا نیست. پس توقف اعتصاب فعلی را باید منوط به قول و قرار صریح و مکتوب مقامات رسمی دولتی کرد تا قابلیت استناد داشته باشد.
  • اما اگر بنا بر شواهد توازن قوا درون نمایندگان شورای هماهنگی فعلاً به نفع اعتصاب نباشد و اعتصاب به‌خاطر یک اکثریت کمّی در آرا لغو شود چه؟ در این صورت بهترین روش، تأکید بر یک اولتیماتوم زمان‌دار (و تاحد امکان کوتاه‌مدت) است (مثلاً بین دو تا هفت روز). چون اگر ضرب‌الأجل اولتیماتوم مشخص نباشد یا طولانی باشد، فرصت کافی برای سرکوب به حکومت می‌دهد. با توجه به شدت‌گیری اعتراضات سایر بخش‌ها در این هفته (مثل تجمع بازنشستگان و اولتیماتوم کارگران فولاد و غیره) می‌توان ضرب‌الأجل معلمان به دولت را منحصر به همین هفته کرد و بلافاصله با تعیین روز اعتصاب، هرگونه فرصت و مجال تعرض بیشتر به معلمان را از الآن سد کرد و گرفت.
  • بنابراین به اعتقاد ما، فعالین تشکل‌های صنفی معلمان، در این لحظه و امشب تصمیم مهمی را پیش رو دارند که قاعدتاً بهتر است هر دوی شروط بالا را برآورده کند. به این اعتبار به زعم ما رهبران اعتصاب در این لحظه می‌توانند:

۱- مطالبۀ فوری و مشخص آزادی تمامی دستگیرشدگان را به‌عنوان هرگونه پیش‌شرط مذاکره با دولت پیش بکشند؛ چون جنبش معلمان در این لحظه سخت نیازمند حفظ رهبران عملی‌اش است. تعیین دور بعدی اعتصاب از الآن، مانعی بر سر تعرض بیشتر حکومت و دستگیری‌های بعدی خواهد شد.

 ۲- پایان این دور از اعتصاب باید مشخصاً مشروط به تعهدات صریح دولت نسبت به برآورده‌کردن حداقل چند مطالبۀ «مشخص» باشد. تا زمانی که دولت نه این اعتصاب و نه مطالبات معلمان را حتی برای مذاکره به رسمیت نشناسد، پس کشیدن از اعتصاب کنونی (بدون تعیین شروط و اولتیماتوم دور بعدی اعتصاب) راه را برای سرکوب بیش‌تر باز خواهد کرد.

  • فعالین و سازمان‌های سیاسی و مدنی باید گسترده‌ترین کمپین دفاعی ممکن را برای آزادی دستگیرشدگان به راه بیاندازند. این بار دستگیرشدگان برخلاف رانندگان کامیون، نام و نشان دارند، پس نباید کوچکترین کوتاهی‌ای در تقویت صدای زندانیان کرد.
  • تجربۀ سه بار اعتصاب کامیون‌داران و سرکوب خشن حکومت در سومین دور آن درس‌های بسیاری در خود داشت که مهم‌ترینش این بود که برای نجات یک بخش از جنبش که لای منگنۀ سرکوب رفته، سایر بخش‌ها باید به حمایت «فعال» و «عملی» از آن بخش دست بزنند. یعنی جنبش اعتراضی نمی‌تواند جدا جدا خواست‌های خود را مطالبه کند. امروز دانش‌آموزان و دانشجویان به حمایت از معلمان وارد صحنه شدند؛ اگر معلمان بخواهند سایر متحدین طبقاتی خود را هم به صحنه بکشانند باید خود پیشگام باشند: یعنی در جریان این تحصن، علاوه بر طرح مطالباتشان، حمایت عملی (ولو نمادین) خود را از اعتصاب کامیون‌داران اعلام کنند. امروز رانندگان بین شهری مریوان با بالا بردن پلاکارد حمایتی از اعتصاب سراسری معلمان این سد را شکستند. معلمان هم اگر بخواهند روی حمایت بخش‌های دیگر حساب کنند باید از الآن این سد را بشکنند!

کمیته عمل سازمانده کارگری –  ۲۳ مهرماه ۱۳۹۷

لينک کوتاه مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *