?«نه»ی قاطع کارگران به نژادپرستان
◾️دو سه روز گذشته فضای شرکت نیشکر هفت تپه ملتهب بود. فحاشی رکیک یکی از مدیران بدنام مجموعه (اسدی) به اهالی منطقه و عربها از یک سو و توهینهای نژادپرستانه و عربستیزانۀ یکی از نوچههایش (پزشکپور)، آتشی را روشن کرد که دامن خودشان را- چه به معنای استعاری و چه به معنای واقعی کلمه- گرفت؛ در مورد اول عدهای از کارگران خشمگین درب منزل اسدی را به آتش کشیدند و در مورد دوم هم با فشار کارگران، مدیریت مجبور به اعلام اخراج نوچۀ اسدی شد.
◾️مجمع نمایندگان کارگران هفتتپه بلافاصله در صف اول مقابله با برخوردهای نژادپرستانۀ مدیران قرار گرفت. نمایندگان کارگری به جای آنکه انتظار واکنش رسانههای محلی را بکشند، خود موضوع را در کانالهایشان تبدیل به تیتر اول کردند و حتی مُچ روابط عمومی را بابت تغییر و حذف خبر اخراج و برخورد با هتاکان گرفتند.
با آنکه این روزها حکومت و کارفرما برای حذف مجمع نمایندگان کارگری هفتتپه همه جوره نقشه میکشند و توطئۀ راه اندازی شورای اسلامی را در هفتتپه میپرورانند، اما این مجمع توانسته به پشتوانۀ قدرت و اعتباری که در زمین واقعی بین کارگران دارد، نه فقط مدیران ریز و درشت را برای پاسخگویی به خاطر این واقعه به صف کند، بلکه کار را به شورای تأمین استان بکشاند. به طوری که حتی قائم مقام شرکت هم وادار شد تا درمان بیمارستانیاش را نیمهکاره رها کند و عازم استان شود. بالاتر از همۀ اینها مجمع توانست نه فقط برای مدیر خاطی پروندۀ قضایی تشکیل دهد و او را تا اطلاع ثانوی ممنوعالورود کند، بلکه در عین حال با برخوردی دموکراتیک به او حق دفاع دهد و باز هم در همین فاصله ضمن ترتیب دادن یک اعتصاب چند ساعته و حفظ اتحاد کارگران عرب و لر، مانع توقف عملیات حساس کشت و اورهال کارخانه شود. از زمان تشکیل مجمع نمایندگان هفتتپه ما با نمونۀ زندهای از «کنترل و نظارت کارگری» در آزمایشگاه هفت تپه روبرو هستیم که هر بار دارد بیشتر جا میافتد و قوام میگیرد.
◾️گذشته از اینها وقایع چند روز گذشته در هفتتپه هم حساسیت مسائل قومی و ملی را در این مناطق نشان داد و هم مصداقی از نفرتپراکنی به عنوان بخشی از ستم ملی بر عربها را. تصادفاً این اتفاقات همزمان با سلسله بحثهایی شد که اخیراً بین برخی طیفهای چپگرا بر سر مسألۀ ستم ملی جریان داشته و دارد. متاسفانه هنوز درون طیف چپ بعضاً با جریانهایی روبهرو هستیم که در وجودِ چیزی به اسم ستم ملی شک و تردید میکنند.
◾️مصادیق ستم ملی بر عربها یعنی نداشتن اولویت در برابر نیروی کار غیربومی، یعنی فقر و توسعهنیافتگی اجباری در سرزمین طلای سیاه؛ یعنی نگاه امنیتی و سرکوب با برچسب تجزیهطلب، یعنی نداشتن حق آموزش به زبان مادری ؛ یعنی سوژۀ همیشگی تحقیر و نفرت … و این فهرست بلند همچنان ادامه دارد.
◾️برای ما مبارزه با مذهب، ناسیونالیسم و هر انحراف دیگری، جزئی از مبارزۀ طبقاتی است و نه جدای از آن. بنابراین باید ستم ملی را به رسمیت شناخت، آن را لمس کرد، در زمین مبارزه کنار اقلیت تحت ستم بود، تهماندۀ پیشداوریهای ملی را از خود زدود، ضدیت با شوونیسم فارس و ثبات قدم خود را در مبارزۀ مشترک اثبات کرد تا اعتبار و اعتماد اقلیت تحت ستم را با خود داشت. تنها در این مسیر است که میتوانیم اقلیتهای تحت ستم ملی را به برنامۀ انقلابی-سوسیالیستی خود جلب کنیم و نشان بدهیم که حل مسألۀ ملی، در گروی اتحاد کارگران و زحمتکشان ملل تحت ستم با هم و با کارگران فارس در برابر هم حکومت سرمایهداری مرکزی ج.ا و هم سرمایهداران بومی است.
کمیته عمل سازمانده کارگری – ۲۷ مهر ۹۷