اتحاد: پیامی از هفت تپه به کل جنبش کارگری ایران

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

گام بعدی اعتصاب چیست؟

اعتراض هفت تپه، وارد یازدهمین روز خود شد؛ اعتراضی که جرقه‌هایش با اخبار سربسته دربارۀ اختلاس ارزی رؤسای این شرکت شکل گرفت و خیلی زود با نتایج تحقیق مجمع نمایندگان کارگری زبانه کشید.

در میانۀ سکوت دولت دربارۀ سرنوشت مدیرعامل هفت تپه (اسدبیگی) و گمانه‌زنی دربارۀ بازداشت یا متواری بودن وی، مدتی قبل در چندمین روز اعتصاب، ویدیویی سراسیمه از سوی اسدبیگی منتشر شد؛ اما صحبت‌های مدیرعاملی که یک سال است پا به شرکت نگذشته، آن هم از اتاقی نامشخص و با چهره‌ای ژولیده، نه فقط به هیچ‌کدام از ابهامات جواب نداد که بدتر به آن‌ها دامن زد. از شاخ و برگ صحبت‌هایش که می‌زدی، لُب کلامِ ادعایش آن بود که شرکت را با بدهی‌هایش از دولت تحویل گرفته و سالانه ده‌ها میلیارد تومان برای سرپا نگه داشتنش خرج کرده و دریافت میلیون‌ها ارز خارجی هم قانونی بوده! همین! بدون یک کلمه توضیح دربارۀ مصارف این ارز و اینکه با این مبالغ هنگفت، چرا حقوق کارگر هفت تپه باید سه ماه به سه ماه و آن هم زیر فشار اعتصاب پرداخت شود؟

در چند روز گذشته در مقابل این سکوت مسئولان، کارگران هفت‌تپه اعتصاب‌شان را به خارج از شرکت و به مرکز شهر شوش کشاندند. ابتدا با زبانِ خوش درخواست پیگیری از فرماندار شوش کردند و به او رو انداختند. اما اینبار هم عدنان غزی نشان داد که نه می‌خواهد و نه می‌تواند به مشکلات کارگران برسد. تا سر حد اینکه عامدانه و به غلط در رسانه‌ها مسألۀ کارگران را فقط سه ماه حقوق معوقه معرفی می‌کند و هیچ حرفی از اختلاس و وضعیت مالکیت شرکت به میان نمی‌آورد!

اما بالاخره با بریدن امید کارگران از مقامات محلی و به خاطر دخالت رهبران عملی شعارِ وزین «هفت تپه، فولاد: اتحاد، اتحاد» سر داده شد؛ این شعار فقط ۴ کلمۀ ساده نیست، بلکه دنیایی حرف و درس دارد که می‌تواند معنای جدیدی به مبارزۀ نه فقط کارگران هفت تپه، بلکه کل جنبش کارگری بدهد، به این دلیل که:

در یک سال گذشته با وجود اعتراضات منطقه‌ای یا سراسری در چهارگوشۀ ایران، اما امید بستنِ اعتصاب‌کنندگان به جواب مقامات حکومتی، باعث شده که نتوانند سر را به طرف هم‌طبقه‌ای‌های خود بچرخانند و از آن‌ها طلب حمایت و همبستگی متقابل کنند. اما هفت‌تپه این سنت را شکست!

 همان‌طور که شعار «مرگ بر ستمگر، درود برکارگر» از اعتراضات هپکو در اراک آغاز شد و به سرعت به سایر بخش‌های معترض رسید، مضمون شعار «هفت تپه، فولاد: اتحاد، اتحاد» هم می‌تواند به سایر جاها منتقل شود، پس این درس را باید تقویت کرد.

اما اتحاد باید فراتر از سطح شعار برود و جنبۀ عملی پیدا کند. اتحاد یعنی ارتباط گیری رهبران عملی هفت تپه و فولاد اهواز با هم؛ یعنی کارگر فولاد اهواز بعدِ این همه دوندگی و بالا و پایین کردن پله‌های ادارات و اعتصاب، بیاید تجربه‌های مثبت و منفی خودش را جمع‌بندی و ثبت بکند و به کارگر هفت تپه انتقال دهد و کارگران هفت تپه هم تجربۀ برگزاری انتخابات و شکیل مجمع نمایندگان را به فولاد.

جمع‌بندی، ثبت و انتقال تجربه‌های مبارزاتی #فولاد_اهواز به کارگران #هفت_تپه و برعکس تضمین آنست که کارگران این دو کارخانه دیگر راه‌های به خطا رفته را چند بار تکرار نکنند.

شعار «اتحاد» که از هفت تپه برخاست و فولاد به آن جواب داد، حرف تشریفاتی نیست، بلکه نیاز و ضروت بی‌چون و چرای جنبش کارگری امروز است. همانطور که تظاهرات مشترک کارگران هپکو و آذرآب اراک برای اولین بار در تابستان ۹۶، دولت را در شوک فرو برد و وادار به واکنش کرد، اتحاد عملی میان کارگران فولاد و هفت‌تپه هم می‌تواند بسی بیش از اراک، اهواز را تکان دهد و بالاخره دولت را وارد به واکنش کند.

سردوانده شدن و پاسکاری کردن کارگران بین این یا آن مقام محلی کافی است. متحد واقعی هفت تپه، فولاد اهواز و دیگر کارگران خوزستان هستند و به قول یکی از کارگران فولاد، کشاندنِ اعتراض مشترک جلوی استانداری خوزستان در قلب شهر پرتلاطم اهواز به قدر کافی صدای کارگران هر دو کارخانه را بلند خواهد کرد.

 اشک‌های امروز مسلم آرمند، نمایندۀ کارگری، از بلاتکلیفی ۱۱ روز اعتصاب، این پیام مهم را دارد که اگر اعتصاب هفت تپه طی روزهای آتی به اعتراضات فولاد اهواز پیوند نخورد، نه فقط نمی‌تواند مقامات بالایی دولت را برای جوابگویی به کارگران به میز مذاکره بکشاند، بلکه به تدریج کارگران را بدون دستاورد خاصی فرسوده و بی‌رمق می‌کند. پس حال که به مدت ۳ روز است که هر دوی کارگران هفت‌تپه و فولاد، در حال سر دادن شعار «اتحاد بایکدیگر» هستند؛ وقت عمل کردن به این اتحاد است.

کمیته عمل سازمانده کارگری – ۲۴ آبان ۹۷

اتحاد هفت تپه و فولاد اهواز
معنای اتحاد کارگران هفت تپه و فولاد اهواز

لينک کوتاه مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *