شرایط حساس فولاد اهواز آن را در موقعیت بغرنجی قرار داده؛ اعتصاب طولانی و فرسایشی شده، دستگیری دهها تن از کارگران و فشارهای سخت امنیتی از یک سو، تلنبار وعده و وعیدهای دروغ آزادی از سوی دیگر، توازن قوا را موقتاً به ضرر اعتراضات خیابانی تغییر داده و متأسفانه این موضوع در آخرین مجمع کارگران انعکاس یافت. سؤالی که در چند روز اخیر برای کارگران معترض فولاد پیش آمده آنست که در این وضعیت بغرنج چه باید کرد؟
◾️ در مورد کارزار آزادی زندانیان فولاد، خوشبختانه هنوز توازن قوا در کل جنبش به نفع فولاد است. نمونهاش حمایت عملی است که در چند روز گذشته معلمان تهران، اصفهان و یزد یا کارگران آریان فولاد و… از کارگران زندانی فولاد داشتند.
مهمترین امتیازی که فعلاً کارگران فولاد اهواز دارند همین همبستگی از سایر بخشهای جنبش کارگری است، بنابراین باید نهایت استفاده را از این امتیاز کرد، کشاندن خانوادههای کارگران فولاد به کارزار دفاع از زندانیان (از گرفتن برگۀ کاغذ در خانه گرفته تا بردن آن به درون مدارس) کمک زیادی به زنده نگه داشتن کارزار زندانیان فولاد اهواز و گسترش آن میکند. کمپین #من_هم_یک_هفت_تپه_ای_هستم نمونۀ مشابه موفقی بود که توانست خانوادهها و حامیان بومی کارگران ۷تپه را از دانشآموزان و کسبۀ شوش تا دزفول درگیر خود کند و به دیگر نقاط کشور گسترش یابد.
◾️در شرایطی که گرایش غالب میان کارگران بهنفع اعتراض خیابانی نباشد (که چنانکه از شواهد برمیآید فعلاً چنین است)، آنچه در این موقعیت اهمیت حیاتی دارد لااقل حفظ «اعتصاب تعرضی» درون چهارچوب کارخانه است. میدانیم که وضع اسفبار تولید در کارخانه، عملاً موقعیت شِبهاعتصابی را به کارگران تحمیل کرده است، چون موادخام و کاری برای انجام نیست. خیابانی کردن اعتصاب راهی بود که باعث رساندن صدای اعتراض آنان به بیرون میشد و اعتصاب را تعرضی میکرد. اما حال که شرایط به نفع خیابانی کردن اعتراض نیست، کارگران بجای در خانه نشستن، بهترست تجمع اعتراضی خود را در درون چهارچوب کارخانه حفظ کنند. شعارهایشان را به درون کارخانه ببرند و همچنان فریاد «کارگر زندانی آزاد باید گردد» را حفظ کنند. این سبک از اعتراض را بارها و بارها کارگران هفت تپه در اعتصابات سریالی ۹۶-۹۷ انجام داده و به رسانهای کردن اعتصاب خود کمک کرده بودند.
همانطور که گفتیم مهمترین امتیازی که فعلاً فولاد اهواز دارد آنست که هنوز در کانون توجه جنبش است. از این جهت است که وظیفه داریم هرآنچه در توان هست برای تقویت صدای آنان بکار گیریم. اگر این صدا کمرنگ شود و توجه جنبش از بین برود، دست حکومت برای سرکوب بسیار باز میشود.
◾️ در صورت سرکوب اعتصاب فولاد، عملاً نه فقط مجامع عمومی علنی کارگری که به پشتوانۀ اعتصاب امکان برگزاری مییافتند، از کف خواهند رفت، بلکه احتمال تشدید پروندهسازی برای دستگیرشدگان و شروع دور جدید سرکوب و فضای خفقان امنیتی داخل کارخانه بیشتر میشود. اقلیت پیشتاز کارگران فولاد ناگزیر باید از الآن خود را برای دورهای سازماندهی مخفی در آتیۀ نزدیک آماده کنند. حفظ سلامت و اهمیت این اقلیت برای فاز بعدی مبارزه حیاتی است وگرنه همۀ تجاربی که تاکنون بدست آمده میتواند عقب زده شود. حفظ ارتباط درونی این اقلیت با یکدیگر از یک سو و حفظ ارتباطش با بدنۀ کارگری فولاد از طریق رسانۀ مستقل، آن هم در شرایطی که احتمال قبضۀ تریبون مجمع میرود، ضروری است.
این گروه از کارگران درصورت شکستن اعتصاب (و متعاقباً برچیده شدن مجامع) میتوانند از طریق رسانۀ مستقل خود (مثلاً در قالب یک کانال تلگرامی مجزا از آنچه که اکنون برای عموم کارگران بکار میرود) بعنوان جناح پیشرو صدای اعتراض را بین کارگران زنده نگه دارند، مخالفتشان با عقب نشستن از اعتصاب را ثبت و بر آن پافشاری کنند، تا چنانکه انتظار میرود صحت مواضع آنان در عمل بعدتر به کارگران ثابت شود و بتوانند توازن قوا را کمکم برای فاز بعدی مبارزه چرخش دهند. در واقع این ارگان مخفی (همان اقلیت پیشتاز) متشکل از کارگران باتجربهای است که هم پرچم اصلی اعتراض را در برهۀ حساس کنونی بعد از دستگیریها (ولو در چهارچوب کارخانه) زنده نگه میدارند و هم نطفۀ اعتصاب را در فازهای بعدی مبارزه.
کمیته عمل سازمانده کارگری – ۱ دی ۹۷