فولاد اهواز آخرین سنگر از سلسله اعتصابات سراسری سه ماههای است که جرقهاش مهرماه با اعتصاب کامیونداران کلید خورد، سپس معلمان دوبار پرچم آن را بلند کردند و بعد هفتتپه و فولاد اهواز.
دستگیری کارگران #فولاد_اهواز و فشارهای سخت امنیتی، متأسفانه کارگران را به شدت زیر ضرب برده، روحیهها را شدیداً تخریب کرده و ارادهها را تحلیل برده است. نفس فولاد اهواز به شمارش افتاده و اگر زمین بخورد، جنبش کارگری به این زودیها قامت راست نمیکند. در این وضعیت حاد، همبستگی و حمایت عملی از فولاد اهواز در حکم رساندن دارو به بدنی مجروح و زخمخورده است. حتی کمترین و حاشیهایترین نوع حمایتی که در اوضاع و احوال عادی اصلاً به حساب نمیآید، در این وضعیت ویژه میتواند به طور غیرقابل باوری در حفظ روحیه اثربخش باشد.
موظفیم هر جا و با هر توانی که در اختیار داریم و هر ابتکارعملی، دست به حمایت عملی از کارگران زندانی بزنیم: حمایت جمعهای دانشجویی در محیط دانشگاه با بالا گرفتن پلاکارد، صراحت بخشیدن شعارهای حمایتی معلمان از فولاد، کشاندن دانشآموزان به این عرصه و تبدیل محیط کلاس و مدرسه به تریبون حمایتی، تمرکز خبرنگاران بر پوشش وضعیت بغرنج فولاد اهواز، آکسیونهای دفعتی در مترو و خیابان، شعارنویسی و گرافیتی و طراحی پوستر کارگران زندانی و جلب همبستگی بینالمللی و …
حفظ سنگر فولاد اهواز فقط مسأله کارگران این کارخانه نیست، بلکه برای سرپا نگه داشتن جنبش کارگری کشور حکم مرگ و زندگی را دارد.