◾️ اذعان مقامات به ضرورت اسکان ۱۰۰ هزارنفر آوارۀ سیلزدۀ خوزستان، نوک کوه یخ فاجعهای است که این روزها در این استان سر برآورده. جمعیت آوارهای که تنها در عرض چند روز، به اندازۀ یک سوم آوارگان جنگ هشت سالۀ این منطقه رسیدند. تداوم سیل خوزستان برخلاف سایر نقاط، طولانیمدتتر و تبعات مخربش پایدارتر و کشندهتر خواهد بود.
◾️ درست در همین روزهایی که سران جمهوری اسلامی بساط بده بستان را با طبقۀ حاکم عراق براه انداختهاند، و قول «بازسازی و عمران عراق» را در بلندگو میکنند و خوراک اپوزیسیون راست را برای دمیدن در آتشِ شوونیسمِ ضدعرب بهراه ، اکثریت عربهای خوزستان و اکثریت محروم عراق و سوریه و یمن و امثالهم زیر چکمههای همان سران درحال له شدن هستند.
◾️ بسیج فوری نیروهای پلیس در شوش و جلیزی و صگور و … آنهم درحالیکه هنوز هزاران نفر از سیلزدگان خوزستانی یا در محاصرۀ کامل آباند یا آوارۀ کوه و بیابان، فقط یک پیام دارد: این سیل برای میراندن و کوچاندن و تخریب شماست و نه آمدن به سمت اموال ما!
◾️بارش این آبها، با خود کثافات صدها سال تبعیض و ستم و بهرهکشی را یکجا بالا آورد. بوی تعفن این گنداب در خوزستانی که سرمایهداری و شوونیسم دست به دست هم دادهاند تا گلوله بر تن روستاییانی بکارند که با دست خالی تا همین لحظه و تنها با اتکا به قوۀ کار جمعی جلوی سیل ایستادهاند از همه جا گندتر بود.
درحالیکه ۱۱% از مالکان فقرزدۀ روستایی خوزستان، کمتر از ۱% از اراضی کشاورزی را در دست دارند، ۱۱% بالایی هرم مالکان حدود ۶۰% اراضی کشاورزی استان را در قبضه دارند. در این رویارویی معلومست زور کدامیک میچربد که فلاکت سیل را بر سر دیگری آوار کند. زور همانانی که زمین دارند، سرمایه دارند، بیل مکانیکی و تراکتور و لابی و پلیس دارند و در یک کلام کل دولت سرمایهداری را پشت خود دارند. اینجاست که سیل هم مانند دیگر مسائل، صحنۀ نبرد طبقاتی میشود. نمونۀ بارز این جدال طبقاتی را در شُعیبیه شوشتر دیدیم. شرکت نیشکر امام (جزوی از هولدینگ بزرگ توسعۀ نیشکر با مالکیت بیش از ۱۲۰ هزار هکتار از اراضی زراعی خوزستان) با سیلبندهای بتنیاش، محافظت از کانالهای آب، لابی قدرت و گلولۀ پلیس علیه روستاییانی که سیلبندهای خاکی میساختند، سیل را به سوی اراضی کشاورزان فقیر و خانههای فرتوت روستاییان هدایت کرد. همین رویه کمابیش در نواحی نیشکر امیرکبیر و دهخدا (دیگر شرکتهای این هولدینگ) هم تکرار شدند. این درحالیست که همین سرمایهداران برای حفظ وجهۀ ریاکارانۀ «انساندوستی» از هیچ تبلیغاتی کوتاهی نمیکنند: از اسکان نمادین چند خانوار در اراضی نیشکر فیلمهای تبلیغاتی آنچنانی میسازند، همانطور که از حضور نمایشی اسدبیگی اختلاسگر میلیاردی ارزی و مالک نیشکر هفتتپه میان سیلزدگان چنین کردند؛ آنهم درحالیکه دستمزد عیدی کارگران هفتتپه هنوز پرداخت نشده است و حقوق ماهانۀ آنها با تأخیر ثابت دو ماهه پرداخت میشود و نمایندۀ کارگران زیر ضرب شکنجه در زندان است.
◾️صنعت مخروبهپرستی، شهیدسازی و عزاگردانی در خوزستان:
به لطف جنگی که هشت سال تمام با ارادۀ جمهوری اسلامی بر فرق سر خوزستان بارید، ویرانستانی تحویل داده شد که زخم آوارش هنوز بعد از سه دهه بر تن اغلب ساختمانهای این استان نشسته است. جمهوری اسلامی برای استحکام پایههایش و گرم نگه داشتن تنور جنگهای منطقهایاش بخوبی میداند باید با چه هنری ناسیونالیسم را در شیعیسم بغلتاند تا سرباز پیادۀ مطیع و گوش به فرمان سلیمانیها را بسازد. نگه داشتن عامدانۀ آوارهای مخروب خوزستان و تبدیل آن به موزهای زنده به قصد همینست که چرخ صنعت شهیدسازی و عزاگردانی بگردد و گسیلِ توریستهای راهیان نور برای طواف و مغزشویی به این استان به راه باشد. در روزهای اخیر هم ظاهراً سیل و ویرانیهایش در خوزستان هرچه بیشتر بمیراند و ویران کند، از نظر جمهوری اسلامی سوخت تبلیغاتی این دستگاه آمادهتر میشود.
◾️آلترناتیو کارگری علیه دندان تیز اپوزیسیون سرمایهداری در مناطق حاشیهای:
رقبای سرمایهدار جمهوری اسلامی این روزها که بوی خیزش جنبش بلند شده، همچون کفتار دور تودههای فقرزده و عصیانزده میچرخند تا دردشان را نردبان قدرت خود کنند. بالاخص در مناطق حاشیهای که ستم و استثمار بیداد میکند. در مقابل دو دشمن- سرمایهداری ج.ا و رقبایش- تنها همان کارگرانی که سال پیش زحمتکشان را زیر پرچم خود از شوش تا اهواز بسیج کردند و میرفتند که هدایت یک جنبش سراسری را از قلب خوزستان به دست گیرند، میتوانند بایستند. علیه گرگهایی که شعار امروزشان کارگردوستی است و شعار فردایشان دریدن گلوی کارگرانی که اعتراض کنند. بردن در نبرد بلندمدت علیه آنانی که سرمایه و دولت و قدرت را باهم دارند، نیازمند پر کردن دو خلأ تاکنون پرنشده است: سازمانیابی و برنامۀ انقلابی.
کمیته عمل سازمانده کارگری – ۱۹ فروردین ۹۸