اگر شروع بهار همراه با آوار سیل بر سر خوزستان بوده، برای کارگران هفتتپه این شروع زیر آوار بیپولی و جدال قدیمشان با اسدبیگی بود.
هنوز سه ماهی از تشکیل شورای اسلامی کار در هفتتپه نگذشته که این شورا بارها ماهیت سازشکار خود را افشا کرده. همان نمایندگانی که در اوج اعتصاب یکماهۀ آبان و بازداشت اسماعیل بخشی کنار مهندس کاظمی ایستادند و بلندگو به دست به کارگران گفتند «این تو بمیری دیگه از اون تو بمیریها نیست» و فقط کافیست اعتصاب را بشکنیم تا اوضاع روبراه شود، در مدت اندکی چنان کارنامۀ فضاحتباری از خود به جا گذاشتند که این روزها حتی نزدیکترین دوستانشان هم با تلخترین طعنها از این خیانتکاران یاد میکنند.
دی ماه ۹۷ شورای اسلامی سند مفتضحانهای را به اسم «تعهدنامۀ پرداخت حقوق» با اسدبیگی امضا کرد که در آن پرداخت دستمزد با تأخیر دوماهه تا آخر سال بهعنوان امری مفروض و مورد توافق انگاشته شده بود. اما با پایان اسفند مشخص شد که اسدبیگی حتی به همین حد از طمع به معوقات هم پایبند نیست و نه فقط از تسویه سرباز زد، بلکه اول سال با بالاکشیدن عیدی و حق بیمه، کارگران و خانوادههایشان را گرفتار کرد.
از طرف دیگر در روزهای عید که کارگران عصبانی هفتتپه در به در بهدنبال عیدی و حقوقشان بودند، اعضای شورای اسلامی به بهانۀ کمک به سیل زدگان خودشان را غیب کردند. درست همانکاری که استادِ فریب یعنی اسدبیگی هم که ماههاست جرأت آفتابی شدن در هفتتپه ندارد کرده بود.
در واقع کارفرما با موکول کردن تسویۀ عیدی به آخر فروردین و مالیدن دستمزد آخرسال، عملاً تأخیر مفروض یکماهه در تعهدنامه را دوماهه کرد. در اینجا بود که اواخر فروردین زمزمۀ اعتصاب بین کارگران بالا گرفت، تازه از هراس همین زمزمه بود که شورای اسلامی سر و کلهاش پیدا شد تا بگوید دارد برای مذاکره با اسدبیگی راهی تهران میشود! انگار نه انگار که همینها بودند که در اوج اعتصاب وعده میدادند که کاظمی تامالاختیار است و دیگر سر و کار ما با اسدبیگی نیست!
وقتی لشکر شکستخوردۀ شورای اسلامی این هفته با گردن کج تا درب کاخ اسدبیگی در محلۀ پاسداران تهران رفت تا باز هم از او بابت دروغهای جدیدی امضا بگیرد، فاصلۀ نجومی این شورای فرمایشی با مجمع نمایندگانی که وسط مذاکره با استاندار و فرماندار و کارفرما جلسه را ترک میکرد تا تعیین کند که کدام مدیر حق نشستن در جلسه را دارد و کدام ندارد، روشنتر میشود! این شورا کجا و آن مجمعی که اسماعیل میگفت کاری کردیم که دولت و کارفرما از کارگران حساب ببرند و از دفترشان برای مذاکره با کارگر بیرون بیایند، کجا!
رفتن شورا به مراسم پابوسی اسدبیگی در کاخش پایان رسوایی نبود، فضاحت بدتر در توافقنامۀ جدیدی بود که شورا با اسدبیگی امضا کرد: زدن زیر تمام تعهدات و امضاهای قبلی از جمله ۱-تثبیت دوماهه کردن تأخیر در دستمزدهای ماهانه (دستمزد اسفندماه در اردیبهشت پرداخت شد) ۲- تداوم پرداخت مرحلهای و پراکندۀ دستمزدها که مجدداً در اردیبهشت تکرار شده و تاکتیک همیشگی کارفرما برای شکستن اتحاد در اعتصاب بوده (و در تعهدنامه قبلی قرار بود ملغی شود) ۳-پرداخت معوقات طبقهبندی مشاغل که قرار بود در زمستان ۹۷ پرداخت شود، در توافقنامه جدید به مهر ۹۸ موکول شده! ۴- نهایتاً کارفرما پرداخت تمام مزایای متعارف پیشین را (از حق شیفت گرفته تا جیرۀ رمضان و ناهار و …) موکول به آیندهای نامعلوم و منوط به برگزاری یک جلسۀ مذاکره در ادارۀ کار استان کردهاست.
اما باز هم این پایان سریال بدنامی نبود، بالاکشیدن عیدی و دستمزد و مزایا و مالیدن معوقات طبقهبندی یک طرف و خبر ۵۰ میلیون یورو ارز جدیدی که در همین روزهای فروردین از خزانۀ دولت به جیب اسدبیگی واریز شد طرف دیگر. اقدام مشابهی که تاچندماه پیش بدل به یک رسوایی بزرگ برای اسدبیگی و رستمی و منجر به اعتصاب یکماهه گشت و بابت صرف هر ریالش از کارفرما نسقکشی میشد، امروز تکرارش کوچکترین صدای اعتراضی از شورای اسلامی برنیانگیخته، چون منافع این شورا در سکوت است و دم نزدن.
در واقع کارنامۀ رسوای شورای اسلامی نشان داد که چرا آزادی بخشی نه فقط مسألۀ فرد او بلکه مسأله حفظ سنگر مستقل در برابر خط ضدکارگری سازش و خیانتی بوده که از درون مجمع سربرآورده بود تا تشکل کارگران را زائدۀ کارفرما کند.
کارگران امروز خوب تفاوت این شورا را با مجمع پیشین دریافتهاند و اگر تا چندماه پیش بهخاطر اتوریته و سوابق اعتراضی برخی اعضا یا حتی به خاطر یکی دو نفری که میدانستند در این شورا صدایشان با تهدید امنیتی سرکوب شده، سکوت کردهبودند، امروز دیگر کوچکترین توهم و رعایتی نسبت به این ارگان نمیکنند. حجم فحش و انتقاد سرازیر شده به شورا به قدری زیاد شده که شورای اسلامی که یک گروه مجازی برای ارتباط دوطرفه با کارگران ایجاد کرده بود، عملاً گروه را تخته و تبدیل به بلندگوی تکگویی کرده است، چون بازگذاشتن کوچکترین منفذی همانا و افشا شدن تمام گندکاریهایشان همانا.
تا جاییکه به اعضای مردد و ناراضی شورای اسلامی مربوط میشود، گزینۀ استعفا و توضیح شفاف و روشن تمام دلایل رو به کارگران تنها راه برگشت و اعلام برائت از دروغهایی است که شورای اسلامی در این چندماهه به آن مشروعیت داد: از وعدۀ بهروزکردن حقوقها تا آزادی بخشی.
اما تا جاییکه به کارگران مربوط میشود، اگرچه میراث مجمع علنی و انتخابات آزادش بر باد رفت، اما سلاح اعتصاب همچنان پابرجاست و درست همین سلاح است که اسدبیگی و شورایش را هراسان میکند تا بدو بدو دروغ پشتِ دروغ امضا و مصوب کنند و به کارگران بخورانند.
کمیته عمل سازمانده کارگری – ۵ اردیبهشت ۹۸