آبان ۹۸، فقط با گلوله و کشتار و اضافه شدن هزاران هزار زندانی سیاسی گمنام نگذشت. بلکه بهانهای شد برای تسویه حساب حکومت با فعالان دانشجویی پیگیری که نشان داده بودند نه با چماق و نه با هویج، نه با بگیر و ببند و نه با عفوهای نمایشی، کرکرۀ مبارزه را پایین نمیکشند. چنانکه در سختترین روزهای سرکوب آبان هم در کنار معترضان خیابانی و کشتهشدگانش ایستادند.
مرگ مشکوک و سریالی دانشجویان در اهواز و کرمانشاه، دستگیری دانشجویان در پوشش ماشین آمبولانس و تهدید فعالان دانشجویی به شوک الکتریکی و بیمارستان روانی، همه و همه نماهای مختلفی از جنگ واحدی بود که علیه دانشگاه و دانشجویان در آن روزها رقم خورد.
#سها_مرتضایی و #لیلا_حسینزاده دو تن از فعالان دانشجویی هستند که البته مدتها پیش از طرح گرانی بنزین، مقابل بخشی از طرح تعدیل ساختاری کنونی (یعنی طرح #کارورزی فارغالتحصیلان دانشگاهی) ایستادند.
سها مرتضایی در هفتههای منتهی به آبان پس از ستارهدارشدن (محرومیت از حق تحصیل)، یک تنه با پلاکاردش هر روز داخل دانشگاه ایستاد و اعتراض کرد. تا آنکه در روزهای کشتار خیابانی، با روش تبهکارانهای برایش دام دستگیری چیدند و از درون خوابگاه ربودندش. سپس نیروهای اطلاعاتی در همدستی با مسئولان دانشگاه، خانوادهاش را زیر فشار قرار دادند تا او را بالاجبار در بیمارستان روانی بستری و به او شوک الکتریکی وارد کنند. وقتی خانواده تن نداد، در مرحلۀ بعد پس از سردواندنشان علیرغم تأمین وثیقه او را در زندان نگه داشتند و اینک که او در اعتصاب غذاست برای تأدیبش به جهنم #زندان_قرچک تبعیدش کردند.
#لیلا_حسین_زاده دیگر فعال دانشجویی زندانی است که برای تحمل دو سال و نیم حبس در زندان اوین به سر میبرد. و همین روزها دادگاه دیگری را هم برای فهرست اتهامات جدیدتری از سر میگذراند.
در همان سندی که #صندوق_بینالمللی_پول گرانی بنزین را به حکومت ج.ا توصیه میکند، از ج.ا بابت اجرای طرح #کارورزی (#بیگارورزی) تقدیر و تشکر هم میکند! طرحی که مخالفت با آن یکی از «اتهامات» لیلا حسینزاده محسوب شده و امروز به خاطرش در زندان است.
** تصاویر ارسالی از حامیان کارزار «خیابان تریبون زندانی سیاسی»