۱۱مین دور انتخابات مجلس شورای اسلامی، فردا در یکی از بحرانیترین لحظات تاریخ عمر جمهوری اسلامی اجرا میشود. فضای راکد و سوت و کور این انتخابات خود انعکاسی است از تمام تضادها و بحرانهایِ تلنبارشدۀ جمهوری اسلامی: از بحران اقتصادی و سیاسی و خشم فروخوردۀ اجتماعی تا انزوای بینالمللی و تشدید کشمکشهای درونی حاکمیت.
بیتوجهی وسیع اقشار مختلف جامعه به انتخابات فردا، خود خصلتنمای این بحرانزدگی است. آش به قدری شور شده و انزجار عمومی از حاکمیت چنان بالاست که جناحهای حکومتی هم برای تبلیغات انتخاباتیشان مجبورند ژست «تحریم انتخابات» بگیرند؛ دودوزهبازان اصلاحطلب که ستادهای انتخاباتیشان را برپا کردهاند، تا همین ده روز پیش در بوق «قهر با انتخابات» میدمیدند و بسیجیان تراکتهایی با تیتر درشت «رأی نمیدهیم» پخش میکردند ولی با یک زیرتیتر کوچکِ «به مجلس پیر و ناکارآمد»!
اگر سالهای قبل جناح اصلاحطلب با بسیج کردن بخشی از طبقۀ متوسط و جوانان، پشت وعدۀ تغییر و رونق و آزادی پسابرجام تنور انتخابات را گرم میکرد، امروز دیگر نه آن اقشار سابق جزء طبقه متوسطاند و نه توهمی به اصلاح دارند.
جناح مقابل هم اگر تا پانزده سال پیش «پوپولیسم احمدینژادی» را خلق کرد تا به رأیجمعکنی از میان خیل عظیم بیکاران و حاشیهنشینان دست بزند، اما امروز که اعتصابات کارگری قلع و قمع شده و دریای خون آبان جاری شده، دیگر حتی تقلید عوامفریبیهای قبلی هم کسی از کارگران و فقرا و حاشیهنشینان را قلقلک نمیدهد. بازی با صفات «عدالتخواه» و «مستضعفپناه» و «مبارز فساد» و «ضداشرافیگری» و امثالهم در زمانهای که «شورای سران قوا» حکم گرانی بنزین میدهد و خامنهای هم «مستضعف» را «سرمایهدار» تفسیر میکند، بدل به کاریکاتور محکوم به شکستی از استراتژی فریبکاری شده.
بیخود نیست که پوپولیستهای نوظهور و جوانِ «بسیجیان عدالتخواه» با آنکه چندسالی است مدام از این کارخانه به آن کارخانه برای جذب کارگران صنعتی دوره افتادهاند، امروز به تعداد انگشتان دست هم نمیتوانند از این کارخانجات حامیان و بلندگوی انتخاباتی پیدا کنند. اینکه این جناح عوامفریب نمیتواند حتی به اندازۀ «خانۀ کارگر» و «ایلنا»ی علیرضا محجوب هم رأی جمع کند، خود شاخص دقیقی است از بنبست تبلیغاتی این جناح. بهعبارتی امروز هر دو جناح یعنی کل طبقۀ حاکم در بنبستاست. از همین روست که «انتخابات» که تا دو دهه ابزاری بود برای بزک کردن بحران مشروعیت، امروز خودش بدل به بحرانی شده که نیازمند بزک کردن است! دیگر نه فرمان «جهاد» و خواهش و تمنای خامنهای افاقه میکند، نه فریب اصلاحات و نه حتی لولوی «شرایط جنگی» در ایام دیدار محرمانۀ ظریف و سناتورهای آمریکایی!
بیاعتنایی و تحریم گستردۀ انتخابات به قدری وسیع بوده که در روزهای گذشته فقط اپوزیسیون تبعیدی که نبض جامعه را با تأخیر میگیرد، متوجه نشده بود که تبلیغ تحریم انتخابات در چنین شرایطی، از سطح آگاهی و عمل جامعه هم عقبتر است.
در روزهای گذشته به قدری که برنامههای ویژۀ انتخاباتی «بیبیسی» و «من و تو» و «ایراناینترنشنال» و غیره به برجستهکردن این نمایش وسیعاً بایکوتشده کمک کردند، خود جمهوری اسلامی نکرد!
در این وضعیت استراتژیستهای حکومت میدانند که برای گذار از این بنبست، نیاز به «تغییر بازی» دارند. از امروز تا ۱۴۰۰ (یعنی تقریباً یکسال تا موعد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و ایران)، وقتتنفس آنها برای پروردن استراتژی نجات و بقا است. علائم و نشانهها حکایت از احتمال پیش کشیدن یک رفراندوم صوری در سال آینده بر سر مفادی از عادیسازی روابط با آمریکا تا اصلاحات جزئی در نظارت استصوابی شورای نگهبان دارد. از تکاپوی اخیر اصلاحطلبان برای جاانداختن شعار «رفراندوم» در دانشگاه و قالب کردنش بهعنوان شعار مردمی تا تهیۀ پیشنویس لایحۀ رفراندوم از طرف دولت روحانی، مقدمات چنین طرحی است. بدیهیست تمام این محاسبات بر مبنای این پیشفرض است که حکومت با مشت آهنین کنترل هر اعتراضی را داشته باشد تا خیزش تودهای بار دیگر خیابانها را درننوردد.
تدارکات برای افشای اهداف پشت چنین برنامهای (یعنی رفراندوم کنترلشده) است که باید از امروز در دستور کار ما باشد. اتفاقی که در روزهای گذشته در چند دانشگاه مرکزی کشور افتاد و شعار رفراندوم از سوی یک هستۀ مرکزی اصلاحطلب بین دانشجویان ترویج و تبلیغ شد، آزمایشگاه خوبی بود برای آنکه به چشم ببینیم چطور هر کسی میتواند از ظن خود پشت شعار «رفراندوم» برود و از آن حمایت کند. اگر عدهای از دانشجویان پیشرو و رادیکال، هفتهها پیش از این فریبکاری پنهان پشت این شعارِ مهندسیشده را دریافتند و با فریاد «نه رفراندوم، نه اصلاح: اعتصاب، انقلاب» آن را افشا کردند، اما برای طیف بزرگتری از مردم هنوز اهداف پشت این شعار روشن نیست و درست همین ابهام است که به اصلاحطلبان مجال فریب و خرید رأی میدهد.
به این اعتبار «تحریم فعال انتخابات» اتفاقاً از هفتههای گذشته شروع شده، منتها نه بهعنوان تقلایی برای افشای انتخابات ورشکستۀ فردا، بلکه بهعنوان نبردی برای افشای رفراندوم آتی در دستور کار جمهوری اسلامی.
کمیته عمل سازمانده کارگری – ۱ اسفند ۹۸