ده سال پیش در چنین روزی، تنی چند از اعضای ناشناس اقلیتهای جنسی داخل کشور، با نقابهایی بر چهره در فضای عمومی جمع شدند تا اولین جمعۀ مردادماه را زمانی برای همبستگی اقلیتهای جنسیِ داخل کشور اعلام کنند. از آن زمان تاکنون هر سال در چنین جمعهای، این سنت زنده نگه داشته شدهاست. سنتی که هدفش فراتر از تأکید مناسبتی بر یک روز خاص، بلکه بهانهای برای همبستگی درونی و ترویج صدای اقلیتهای جنسی در فضاهای عمومی بوده است.
تأکید بر عمومی و خیابانی کردن این صدا، پاسخ به حکومتی است که اقلیتهای جنسی را یا در «پستو» میخواهد یا در زندان یا روی تخت جراحی یا بالای چوبۀ دار؛ پاسخ به حکومتی است که رؤسای جمهورش بارها رو به رسانههای بینالمللی صراحتاً از انکار و حذف این اقلیتها سخن گفتهاند؛ یکی وجود همجنسگرایان را در ایران به کل منکر شد (احمدینژاد- دانشگاه کلمبیا)؛ دیگری اعدام را راه درمان این «انحراف اجتماعی» دانست (خاتمی- دانشگاه هاروارد) و یکی دیگر اعدام آنها را خواست عمومی جامعه جا زد! (ظریف- نشریۀ آلمانی بیلد).
به همین مناسبت شعارهای بالا در خیابان ثبت شد تا انعکاسی از ماهیت سیاسی و همهجانبه مبارزۀ روزانۀ اقلیتهای جنسی باشد. که نشان داده شود چطور عرصۀ مبارزه با ستم بر زن و کودک و استثمار کارگر تا مبارزه علیه اعدام و مبارزات دی و آبان همگی سنگرهایی بودهاند که پیروزی و شکستشان برای آنها هم تعیینکننده بوده و در همۀ آنها حی و حاضر بودهاند؛ که یادآوری شود نقطه به نقطۀ این میدانِ پُر از مین، آنان هم جنگیده و تلفات دادهاند تا «سهمشان را از آزادی» بگیرند. که بگویند دیگر نه در پستوی خانه میمانند، نه داعش ج.ا را میپذیرند و نه تن به زندانهای پناهندگی و تجاوز در ترکیه میدهند.
تصاویر از کمپین «خیابان: تریبون زندانی سیاسی»