خیابان تریبون: بدون رویارویی با دگرجنسگراسالاری نمیتوان از ستمهای جنسی و جنسیتی حرف زد
متن مصاحبۀ شش رنگ
کارزار «خیابان: تریبون زندانی سیاسی»، یکی از کارزارهای بسیار موفق در زمینه مشاهدهپذیرتر کردن مساله زندانیان سیاسی در کنار مباحث مربوط به عدالت اجتماعی، ترقی سیاسی و رهایی از بند استبداد در سالهای اخیر بوده است. این کارزار برای ما از این جهت قابل توجه ویژه است که بارها در حوزه اقلیتهای جنسی و جنسیتی نیز مداخله کرده است. این کارزار بارها تلاش کرده است، شعارهای جامعه ال جی بی تی ایرانی را، در سطوح خیابانهای شهر مشاهدهپذیر کند و آنها را به در مقابل عابرین شهرها و خیابانها به تصویر بکشاند. ششرنگ با این کارزار به گفتگوی کوتاهی نشسته است.
چند طرح کارزار «خیابان» تریبون زندانی سیاسی» در دفاع از اقلیتهای جنسی و جنسیتی در یک قاب
شش رنگ: مساله ال جی بی تی در کار شما به نسبت بسیاری از گروه های اجتماعی و سیاسی پر رنگتر است، با توجه به تابوی اجتماعی حول این مساله چطور این مساله برای شما مهم شد؟
خیابان تریبون: اتفاقاً ما همیشه گفتهایم و میگوییم که به قدر کافی به چیزهایی که باید نپرداختهایم؛ «خیابان» قرار بوده کمپینی در حوزۀ وسیع حقوق دموکراتیک باشد؛ اما سرکوبها همیشه هزاران برابرِ نیرو و قدرتِ واکنش ما بودهاند. نکتۀ بعد اینکه نمیتوان به هیچ جنبهای از ستم جنسی و جنسیتی پرداخت و با فرهنگ دگرجنسگرای حاکم بر جامعه به اصطکاک برنخورد. مسألۀ اقلیتهای جنسی و جنسیتی به این معنا، هرگز مسألۀ فقط یک اقلیت نیست. مسألۀ نیمی از جامعه یعنی زنان و حتی کودکان هم هست. مسألۀ ساختار خانوادهای است که نقشهای جنسیتی و کارکردهای جنسی را قالبسازی و سلسلهمراتبی میکند و تخطی از آن را تنبیه و مجازات. بنابراین هر بار صحبت از اقلیتهای جنسی و کشاندن مسائلشان به حوزۀ عمومی میشود، تمام این سنن و ستمها باهم نشانه میروند.ورای این ملاحظه، دغدغهها و پیگیریهای شخصی داوطلبان خیابان بوده که به این دسته از موضوعات تقدم و سرعت عمل و سمت و سو داده. در تقریباً تمام موارد -از جمله مسألۀ زنان، اقلیتهای جنسی یا اقلیتهای ملی- خودِ داوطلبان با تجارب و دغدغههای شخصیشان بودند که قدم به کمپین گذاشتند، ایده دادند، شعار ساختند، بحث و استدلال کردند که چه چیزی، چرا و چه طور و در چه لحظهای باید برجسته شود. بنابراین پاسخ صادقانه به سؤال شما آنست که آن پیگیری مدیون انگیزههای خود داوطلبان ناشناسی است که تصمیم گرفتهاند سرکوب فردیشان را بدل به روایت و پیامی برای مقاومت جمعی کنند.
شش رنگ: شما یک گروه زیرزمینی هستید که آشکارا به مسائل سیاسی و عدالت و رفاه اجتماعی میپردازید؛ رابطه مساله ال جی بی تی، سیاست و رفاه اجتماعی برای شما در چیست؟
خیابان تریبون: ما «استثمار» و «ستم» را دو وجه از یک سیستم واحد و ستونهایی که این سیستم را سر پا نگه داشته میدانیم. به همین دلیل هم مبارزه علیه یکی را بدون مبارزه با دیگری ناممکن و بیفایده میدانیم. این دو مبارزهای واحد هستند. به این خاطر که اولاً اکثریت جامعۀ الجیبیتی از طبقۀ کارگر هستند و علاوه بر ستمهای جنسی، به شدت هم مورد استثمارند. شانس کمتری در استخدام دارند، دستمزدهای کمتر و تبعیض و تعرض و بهرهکشی بیشتر را در محیطهای کار تجربه میکنند. به خاطر طرد از خانواده و نداشتن سرپناه و بعضاً نیازهای دارویی (از افسردگی تا نیازهای جراحی و هورمونی ترنسها) یا اجبار به پناهندگی، طعم فقر را دهها بار بیشتر میچشند و گاهی برای سیر کردن شکم و سرپناه مجبور به کارگری جنسی هستند. پس مسألۀ رفاه، حق سرپناه، بیمۀ بیکاری، بیمههای درمانی و غربالگری رایگان، مسألۀ اکثریت آنان است. روی دیگر ماجرا اما آنجاست که ساختار کنونی خانواده، همانقدر که نقش سرکوبگرانۀ جنسی و جنسیتی دارد، همانقدر هم کارکرد اقتصادی دارد. ستونهای این خانوادۀ سنتی فرو نمیریزد مگر آنکه کارکرد اقتصادیاش را ازش بگیرید. یعنی کار خانگی بیمُزد را از دوش زنان در خانواده برداشته و به مؤسسات اجتماعی بسپرید. زمانیکه افراد فارغ از قیدوبندِ نیازهای مالی و اقتصادی، روابط عاطفیشان را انتخاب کنند و میل و گرایش و احساساتشان به انگیزۀ اصلی این دست روابط بدل شود، دقیقاً آن زمان است که آجرهای خانوادۀ سنتی سست میشود و میریزد. اما برداشتن این قیدوبندها و کارکرد اقتصادی خانواده منوط به یک سطحی از رفاه حداکثری جامعه است. این سطح از رفاه را نمیتوان محقق کرد بدون آنکه پیش از هرچیز منابع بزرگ اقتصادی را از انحصار اقلیت حاکم درآورد. به همین خاطر مبارزۀ برای رهایی الجیبیتی از نظر ما به مبارزۀ بزرگتر علیه سرمایهداری هم گره خوردهاست.
شش رنگ: تاثیر گروهها و جامعه ال جی بی تی ایرانی روی کار شما چه بوده است؟
خیابان تریبون: قطعا تاثیری جدی بوده است. اعضای همانسو جنسیتی و دگرجنسگرای ما، بارها نه فقط از روایتها و تجارب فردی جامعۀ الجیبیتی آموختهاند، بلکه مشخصاً بیشترین تأثیرپذیری را از سازمانها و گروههای الجیبیتی داشتهاند. گروههایی که رسانه ساختهاند، این تجارب را حفظ و تحلیل کرده و به آنها عمق و سمت و سو دادهاند. مداخلات تئوریک و عملی کردهاند و خلاصه سقفهایی درست کردهاند که تبدیل به مرجع شده است.
اگر از تجارب خودمان بخواهیم مثال بیاوریم، ۱۷ ماه مه پارسال بود که یکی از گرافیتیهای خیابان با عنوان «حقوق دگرباشان جنسی: همین حالا» منتشر شد. همان روز به موازات مقالهای با عنوان «چرا استفاده از واژه دگرباش نادرست است؟» در ششرنگ دیدیم و خواندیم و مجاب شدیم دیگر استفاده از این واژه را در طرحها کنار بگذاریم و بر همان عبارات اقلیتهای جنسی و جنسیتی، همجنسگرا، ترنس، دوجنسگرا و… بسنده کنیم.
منبع:
خیابان تریبون: بدون رویارویی با دگرجنسگراسالاری نمیتوان از ستمهای جنسی و جنسیتی حرف زد