کلاس درس سازماندهی سراسری دانش‌آموزان برای لغو امتحان حضوری

زمان مطالعه: ۴ دقیقه

کلاس درس سازماندهی دانش‌آموزان و اعتراضات سراسری‌ به امتحان حضوری

روزهای برگزاری تجمعات تجمعات سراسری در۱۲، ۱۵ و ۲۰ اردیبهشت

و تجمعات پراکنده‌تری در ۲۱ و ۲۲ اردیبهشت

اهداف تجمع لغو امتحانات حضوری پایۀ ۹ و ۱۲ به دلیل خطر ابتلا به کرونا و ناعادلانه دانستن امتحان حضوری در شرایطی که آموزش‌های سال گذشته تماماً به شکل غیرحضوری بوده
شهرهای محل برگزاری اعتراضات دانش‌آموزی بابل، کیش، قزوین، مسجدسلیمان، قم، مشهد، بروجرد،  بندرعباس، کرمان، نسیم شهر تهران، خرم‌آباد، ایلام، همدان، یزد، شیراز، فولادشهر، اصفهان، زنجان، سمنان، شهریار، ساوجبلاغ (هشتگرد کرج)، اهواز، شهرکرد
شعارهای سرداده‌شده امتحان حضوری نمی‌دیم، نمی‌دیم!

توپ، تانک، فشفشه، حضوری باید حذف بشه!

نترسید، نترسید، ما همه باهم هستیم!

یا مرگ یا مجازی!

یالا یالا جواب میخوایم یالا!

آموزش‌ها حضوری: امتحان‌ها حضوری!

در ده روز گذشته تجمعات سراسری دانش‌آموزی جلوی ادارات آموزش و پرورش به بیش از ۲۰ شهر کشور رسید و در مواردی (مثل یزد و قزوین و فولادشهر و…) به سرکوب خشن پلیس، دستگیری و مصادره موبایل‌ تعدادی از دانش‌‌آموزانِ معترض ختم شد.

وقوع اعتراضات دانش‌آموزی در چنین سطح و ابعادی در طول دهه‌های اخیر بی‌سابقه بوده و به همین جهت به لحاظ سازماندهی نیازمند توجهی خاص است. اولین سؤالی که در مواجهه با این اعتراضات طرح می‌شود آنست که چطور در شرایط کرونا که دانش‌آموزان بعد از یک سال و نیم خانه‌نشینی بیش از هر زمان دیگری از  هم‌کلاسی‌های خود ایزوله شده‌بودند و ارتباطات اجتماعی‌شان هرگز تا این حد محدود نبوده، موفق به سازماندهی این حرکت سراسری‌ شدند؟

پاسخ سرراست به این سؤال آنست که گرچه تبعات کرونا برای آموزش کمّی و کیفی دانش‌آموزان به معنای اخص کلمه فاجعه‌بار بوده، اما ابزارهای خاص این دوره (یعنی آموزش آنلاین) هم ناخواسته دانش‌آموزان را به طور بی‌سابقه‌ای به یکدیگر متصل کرد که تا پیش از این به این شکل رایج نبود. برخلاف قبل که دانش‌آموزان حتی در «زنگ تفریح» هم خارج از نظارت پلیسی و چشم‌های کنترلگر ناظمان مدرسه امکان ارتباط با یکدیگر را نداشتند، گروه‌های آموزش آنلاین، دانش‌آموزان را در فضایی نسبتاً آزادتر به هم وصل کرد و باعث شد که امکان ارتباط در هر ساعت از شبانه‌روز را باهم داشته باشند.

بدین ترتیب دانش‌آموزان نه فقط راحت‌تر می‌توانستند گروه‌های مجازی مستقل (غیردرسی) را تشکیل دهند، بلکه در مواردی که نیاز به هماهنگی اعتراضات جمعی‌تر داشتند، با تجمیع اعضای کلاس‌های مختلف در یک گروه یا با به اشتراک‌گذاری فراخوان‌های اعتراض از یک کلاس در کلاس دیگر، یک ارگان سازمانده واحد در سطح کل مدرسه (مجازی) به وجود آورند.

گرچه عموم این نوع اعتراضات اغلب متوجه سیاست‌های کلاسی یا مدرسه بوده (از زمان اخذ امتحانات کلاسی تا کیفیت آموزش و نحوه کلاس‌گردانی و…)، اما یکی از اولین نمونه‌های مقاومت سیاسی دانش‌آموزان در دورۀ کرونا به زمانی برمی‌گردد که مسئولان مدرسه تصمیم گرفتند سیاست حجاب اجباری را به کلاس‌های مجازی هم وارد کنند و با فشار بر دانش‌آموزان، وادار به تغییر تصاویر حساب‌های کاربری‌شان کنند. این سیاست در موارد زیادی با اعتراض هماهنگ دانش‌آموزان دختر روبرو و در مقابل آن مقاومت شد. حتی امروز هم با گذشت یک سال از کرونا، شکست مسئولان آموزش و پرورش در اجرای یکدست این سیاست در کلاس‌های درسی مجازی نشان می‌دهد که بخش مهمی از دانش‌آموزان و معلمان در برابر اجرای این قانون قرون‌وسطایی ایستادگی کرده‌اند. بی‌خود نیست که یکی از نشریات حکومت نهیب می‌زند که «حکمرانی بر نسل دهۀ ۸۰ آسان نیست»!

نمونه‌ای از اعتراضات مشترک کلاسی در برابر دستور مدرسه به رعایت حجاب اجباری در تصاویر حساب کاربری مجازی

در اعتراضات سراسری اخیر اما گروه‌های دانش‌آموزی مجازی بزرگِ «رفع اشکال درسی» بودند که نقش اصلی «ارگان سازمانده» را پیدا کردند. گروه‌هایی که در طول سال تحصیلی با ده‌ها هزار عضوِ داوطلبِ دانش‌آموز نقش کمک درسی را برای خودشان و خصوصاً دانش‌آموزانی ایفا می‌کردند که نه به کتاب‌های گران‌قیمت حل‌المسائل دسترسی دارند و نه به معلم‌ خصوصی و کلاس‌های کمک‌آموزشی با شهریه‌های میلیونی. این قبیل گروه‌های مجازی عملاً محلی شده‌اند که دانش‌آموزان بدون ترس و انگ «تقلب» بتوانند برای حل تکالیف و سؤال‌های خود از یکدیگر کمک بگیرند. اینکه تا چه حد مافیای تجاری‌سازی آموزش حتی از همین نوع گروه‌ها هم برای منافع خود استفاده می‌کند، موضوعی دیگر است؛ اما نفسِ تشکیل چنین گروه‌هایی و استقبال وسیع دانش‌آموزان از آن را می‌توان پیامد مستقیم بی‌عدالتی و بی‌کیفیتی نظام آموزشی حاکم و نیاز پاسخ نگرفتۀ دانش‌آموز از این نظام دانست.

در هر حال با اولین زمزمه‌های حضوری بودن امتحانات نهایی پایۀ نهم و دوازدهم، جرقۀ اعتراض و کمپین در این گروه‌ها، کانال‌ها و صفحات (تلگرام، اینستاگرام و واتس‌اپ) کلید خورد و دانش‌آموزان چند تاکتیک اعتراضی را همزمان در این گروه‌ها سازمان دادند:

  • پخش شمارۀ‌ تلفن اعضای ستاد ملی کرونا و تلفن و پیامک زدنِ جمعی به آن‌ها
  • فراخوان تجمع روبروی ادارات آموزش و پرورش هر شهر در روزها و ساعات خاص
  • تحریم امتحانات در صورت عقب‌نشینی نکردن مسئولان

همزمان با اعتراضات دانش‌آموزان، معلمانی نیز از همان ابتدا به شکل مشاوره و راهنمایی با این اعتراضات همراهی می‌کردند و پس از خیابانی شدن و سرکوب پلیس، تشکل‌های صنفی معلمان (سقز و زیویه، یزد، گیلان، اصفهان، قزوین، خراسان شمالی، اسلامشهر، تهران و الیگودرز) هم با صدور بیانیه‌هایی از این تجمعات حمایت و به سرکوبش اعتراض کردند.

پیام صوتی و مشاورۀ یکی از معلمان به دانش‌آموزان برای حفظ اتحاد در تحریم امتحانات

جمع‌بندی:

گرچه پیش از این و در سال‌های گذشته هم اعتراضات دانش‌آموزی مشابهی نسبت به امتحانات (اعم از سخت بودن یا فروش سؤالات و…) سازماندهی شده بود و شبکه‌های اجتماعی نقشی محوری در سازماندهی‌اش داشتند، اما کمیت و کیفیت این اعتراض سراسری اخیر است که آن را از دیگر موارد مشابهش در سال‌های گذشته متمایز می‌کند.

ویدیوی تجمع دانش‌آموزان اصفهان – سال ۹۷

اکنون نیز هرچند تجمعات سراسری روبروی ادارات آموزش و پرورش بدون رسیدن به مطالبۀ لغو امتحانات حضوری پایان یافت و برخی دانش‌آموزان هنوز به تحریم امتحانات چشم امید دارند، اما خود سازماندهیِ چنین اعتراض سراسری و اثراتی که در افزایش اعتمادبه‌نفس اجتماعی و تجربۀ اتحاد و همبستگی بر دانش‌آموزان دارد، یک دستاورد و موفقیتِ در خود است. واقعه‌ای که بُروزش را نمی‌توان جدا از فضای اعتراضی عمومی جامعه، خصوصاً خیزش‌های سراسری سیاسی سال ۹۶ تا ۹۸ درک کرد.

از طرفی گرچه منشأ اعتراضات دانش‌آموزی (از جمله نمونۀ اخیر) تاکنون واکنشی بوده، اما در عین حال ظرفیت و امکان رادیکال‌شدنی را نشان می‌دهد که هم متأثر از جنبش‌های بزرگتر از خود است و هم می‌تواند در صورت اتصال به سایر اعتراضات اجتماعی بر کمیت و کیفیت آن‌ها نیز تأثیر مثبت بگذارد- خصوصاً اعتراضات معلمانی که در سال‌های اخیر مطالبات طبقاتی و حمایتی از دانش‌آموزان را در صدر شعارهای خود قرار داده‌اند.

نهایتاً آنکه این تجربه بار دیگر اهمیت محوری اینترنت و شبکه‌های اجتماعی را در سازماندهی‌ سریع و سراسری اعتراضات اجتماعی نشان داد، خصوصاً برای نسلی که به خوبی با قابلیت این ابزارها آشناست و شیوۀ تِرِند کردن کمپین‌هایش را می‌شناسد. در اهمیت پیام‌رسان‌های آنلاین، همین بس که سراسری‌کردنِ اعتراضات معلمان، کامیونداران، بازنشستگان و کارگران پروژه‌ای پتروشیمی‌ها در سال‌های اخیر بدون این ابزارها ممکن نبوده است و درست به همین دلیل هم تبعات پروژۀ امنیتی محدودسازی اینترنت یا «اینترنت ملی» برای نه فقط جنبش کارگری، بلکه کل اقشار و جنبش‌های اجتماعی کشور مهلک خواهد بود.

لينک کوتاه مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *