رضا پهلوی، شاهزادۀ سپاهی! (گرافیتی خیابانی)

زمان مطالعه: ۲ دقیقه
روزگاری رسانه‌های اروپایی عکس خمینی را در اجرام آسمانی رصد می‌کردند؛ به اسم «لبیک مردم به امام در خیابان‌ها» دهان مخالفان را می‌بستند و موجی می‌ساختند که کسی جرأت نکند خلاف جریانش شنا کند. چند سال بعد که خمینی در کوزه افتاد، همان‌ها این بار منجی دیگری را با «عبای شکلاتی» به مردم چپاندند. در سناریونویسی‌هایشان میلیمتری امکان خروج از دوگانه «بد و بدتر» نبود. گزاره‌ی «مردم خسته شده‌اند» اسم رمز لوث کردن و بستن صدای هرگونه مخالفتی با جریان اصلاحات بود. حالا این روزها هم «منجی» دیگری را از «تونل زمان» بیرون کشیده‌اند‌ و فضایی ساخته‌اند که مبادا کسی تاریخ را فراتر از روایت مجعول رسانه‌های بزرگ بخوانَد.
اما بیایید مرور کنیم رضا پهلوی فارغ از کلی‌گویی‌هایش دقیقاً چه می‌گوید و چه می‌خواهد؟
◼️بعد از چهل سال که مردم شکنجه با شرع و دین را با گوشت و پوست چشیده‌اند و جوانانی که با کوکتل مولوتوف به حوزه‌ها و مساجد حمله می‌برند، عالیجناب با چشمک‌زنی به آخوندها به رعایا نهیب می‌زنند که «اگر قرار بر اسلام‌ستیزی باشد، همان بهتر که جمهوری اسلامی بماند».
◼️زمانی که مردم به کلانتری‌ها حمله می‌کنند و فریاد می‌زنند «وای به روزی که مسلح شویم»، جنابشان در باب «پرهیز از خشونت» و تحمل گلوله‌ها ما را پند و اندرز می‌دهند!
◼️وقتی خانواده‌های آبان فریاد می‌زنند «نه می‌بخشیم و نه فراموش می‌کنیم»، حضرتش وسط کشتارِ مردم دلواپسانه نطق «بخشش» و «گذشت» و «پرهیز از انتقام‌جویی» می‌کند!
◼️با مرگ قصاب جنایتکاری مثل سلیمانی، زمانی که مردم در خیابان‌ها تصاویرش را پاره و او را «قاتل» خطاب می‌کنند، عالیجناب که کارخانه‌ی صدور بیانیه است دوازده روز تمام به نشان عزاداری روزه‌ی سکوت می‌گیرد تا مبادا دوستان سپاهی‌اش را برنجاند!
◼️درحالیکه خیابان‌ها از طنین شعار «اصلاح‌طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» پرشده، والاحضرت هنوز دست یاری و اتحاد به سوی اصلاح‌طلبانِ جامانده از قدرت دراز می‌کند!
◼️وقتی مردم در خیابان‌ها داد می‌زنند «بسیجی، سپاهی، داعش ما شمایی»، او این داعشیان را «برادرانی» می‌خواند که باید از سر آشتی با آنان درآمد.
◼️مخلص کلام، رضا پهلوی دیگر به چه زبانی باید بگوید که «براندازی در الفبای من نیست». مسیر او «گذار کنترل‌شده» است؛ با همین سپاهی و اصلاح‌طلب و آخوند. یعنی ساخت یک رژیم «جدید» با آجرهای رژیم «قدیم». یعنی تداوم ساختارهای فعلی با روکشی متفاوت. یعنی تحویل دودستیِ صدها هزار مسجد و حوزه علمیه و امپراتوری آستان قدس و سازمان اوقاف و غیره به آخوندها برای شراکت در حفظ نظام جدید؛ یعنی پاسداری از میلیاردها دلار سرمایه‌های غارت‌شده تحت عنوان تقدس «مالکیت خصوصی»؛ یعنی ورود قاتلان و دزدان سابق از در پشتی به صحنه قدرت اینبار تحت عنوان بیزنس‌من‌ و با تغییر بِرَند احزاب متبوعشان؛ یعنی مماشات با سرکوب زنان و اقلیت‌های جنسی برای تحریک نکردن آخوندها به سبک و سیاق پدرش؛ یعنی شراکت در ریختن خون اقلیت‌های ملی به اسم مقابله با تجزیه؛ یعنی پیاده‌سازی مانیفستِ «دموکراسی برای کشورهایی مثل ایران جواب نمیده» با مشت آهنین ساس و ساواک.
برای مردم اما شعار سرنگونی محقق نمی‌شود مگر با انحلال کامل بسیج و سپاه و ارگان‌های سرکوب، مگر با مصادره و مالکیت عمومی مردم بر آستان قدس و بنیادها و ابرهولدینگ‌هایی که در این سال‌ها به جیب آقازاده‌ها و هزارفامیل حاکم رفتند و «خصوصی‌» شدند، مگر با کوتاه کردن دست شبکه مساجد و حوزه‌های علمیه از بودجه‌های عمومی و بسیاری اقدامات دیگر که همگی از خطوط قرمز رضا پهلوی‌اند.
گرافیتی رضا پهلوی من هم سپاهی ام4
گرافیتی رضا پهلوی من هم سپاهی ام4
گرافیتی رضا پهلوی من هم سپاهی ام4
گرافیتی رضا پهلوی من هم سپاهی ام4
گرافیتی رضا پهلوی من هم سپاهی ام4 گرافیتی رضا پهلوی من هم سپاهی ام4 گرافیتی رضا پهلوی من هم سپاهی ام4 گرافیتی رضا پهلوی من هم سپاهی ام4
برگرفته از صفحه کمپین «خیابان تریبون زندانی سیاسی»

لينک کوتاه مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *