فهرست
مقدمه
در این مطلب مروری خواهیم کرد بر اینکه چرا و چطور «اربعین» از یک مناسک درجه دوی مذهبی در سالهای اخیر به یک رویداد سیاسی بزرگ با اهداف ژئوپلتیک تبدیل شده. از کارکردهای سیاسی فرهنگ شیعه و عاشورا میگوییم، از زنده نگه داشتنِ دین با فقر و فقر با دین در یک سرمایهداری فقاهتی. همچنین نگاهی خواهیم داشت به اقتصاد خیریهها و چگونگی تبدیل مناسبتهای مذهبی از جنس اربعین به فرصتهای طلایی پولشویی و توزیع رانت و رشوه و…
شیعهگری و فرهنگ عاشورا
عاشورا عنصری تعینبخش از هویت شیعه است و درست مثل هر اسطورۀ دیگری معانی و کارکردش بسته به اوضاع و احوال تاریخی پیوسته در تغییر بوده. تا پیش از صفویه بسیاری از اسطورهپردازیهای تهییجآمیز حول واقعۀ عاشورا به مثابۀ ابزاری برای برانگیختن و بسیج تودههای دهقانی و هدایت شورشهایشان در جنگ میان زمینداران عمل میکرد. بعد از صفویه و با تبدیل تشیع به تنها مذهب رسمی کشور، کارکرد ایدئولوژیک عاشورا هم وارونه شد و با پیدایش «روضهخوانی» و ذکر مصیبت[۱] اینبار بیش از هر زمان دیگری در جهت رامسازی و تسلیمطلبی مردم (در برابر قدرت حاکم) و تقدیس درد و رنج و اندوه به کار گرفته شد. فقها و مروّجان شیعه، استادانه پیام این دست اسطورهها را در تطبیق با منافع سیاسی زمانهشان تنظیم و هماهنگ میکردند. هدف فرهنگ شیعی طبیعی جلوه دادن یک نظام کاستی و سلسلهمراتبی جدید در ذهن تودههای سرخورده بود، بدین شکل که عوام را «عبد» به معنی بنده و برده بداند و در مقابلش دودمانهایی را در ردۀ «سادات» و «اَشراف» و «شُرفاء» بگمارد. دامن زدن به فرهنگِ «ساداتپرستی» و به تبعش تقدیسِ خفت و خواری و فرهنگِ مظلومیت و فرودستی، انفعال و تقدیرگرایی و حواله دادنِ «تغییر» به ظهور یک «منجی موعود»، همگی از کارکردهای این مذهب پس از تثبیت یک حکومت مرکزی شیعه بودند.
سلاح اربعین در جنگ قدرت منطقهای
تا جاییکه به درجۀ اهمیت مذهبی مناسکِ اربعین برمیگردد، در تاریخنگاری قدیم و حتی معاصر شیعه کم نیستند کسانی همچون جعفر شهیدی و مطهری که اساساً «واقعۀ اربعین»[۲] را روایتی «ساختگی و جعلی» میدانند و زیارت در این روز را هم رسمی فرعی و درجۀ دو در تاریخ تشیع[۳]. همیشه دهۀ اول محرم (بهخصوص تاسوعا و عاشورا) بود که جایگاه اصلی را در عزاداری شیعه برای حسین داشت. با اینحال چندسالی است که مناسبت «اربعین» در ایران به جایگاهی والاتر از خود عاشورا و تاسوعا رسیده و از مناسکی مذهبی به یک رویداد تمامعیار سیاسی با محوریت و سرمایهگذاری جمهوری اسلامی بدل شده. برای بررسی چرایی این موضوع کمی به عقبتر برمیگردیم.
پس از سقوط صدام در سال ۸۲ و پایان دو دهه ممنوعیت و وقفه در زیارت کربلا، مجدداً این مناسک جان گرفت و پای زائران ایرانی به این مراسم باز شد. کاروانهای زیارتی، سفر به کربلا را به فهرست خدماتشان افزودند و به تبعش اقشار مذهبی که رفتن به حج را گران میدیدند، کربلا را جایگزینی ارزانتر از مکه ولی لوکستر و «ثوابتر» از مشهد مییافتند. با آنکه در همان برهه هم نفوذ حکومت بر کاروانهای زیارتی بارز بود، اما جریان انتقال زائران به کربلا مثل هر بازار دیگری کمابیش تابع عرضه و تقاضا و منطق اقتصادی خودش بود. قریب به یک دهه بعد اما این تصویر تغییر کرد. زمانیکه دومینوی اعتراضات «بهار عربی» مسیر سرنگونی چند دولت منطقه را هموار کرد، جمهوری اسلامی خود را در کوران رقابتهای ژئوپولتیکی جدیدی یافت و فضای بیسابقهای برای احیای جاهطلبیهای فرامرزیاش دید. بدینترتیب شاهد فصل جدیدی از شیعهگستری و خلق مناسک و پیامهای مذهبی جدید، منطبق با این نیاز جدید طبقۀ حاکم (به عنوان تنها حکومت شیعۀ در قدرت) بودیم. جهش آمار زائران اربعین از اوایل دهۀ ۹۰ به روشنی ارادۀ حکومت را بر بهرهگیری از این استراتژی ژئوپلتیک-مذهبی جدید نشان میدهد.
به همین سیاق، تغییر شگرف جایگاه «حرم زینب» در بازنماییهای مذهبی جمهوری اسلامی و توجیه دخالت نظامی در سوریه با عنوان «دفاع از حرم»، تبدیل فقر و زجر مردمِ موشکبارانشدۀ یمن به خوراک تهییج سیاسی حول «مظلومیت شیعه» و ساخت نیروهای نیابتی تبلیغی[۴] و نظامی[۵] برای دمیدن در آتش ارتجاعیترین جنگهای فرقهای همگی لحظات مختلفی از همین سیاست ژئوپلتیکی-مذهبی واحد در طول دهۀ اخیر بودهاند.
پیادهروی بزرگ سالهای اخیر اربعین هم یکی از همین لحظات نمادینِ رقابت منطقهای و چشم و همچشمی با عربستان -بهعنوان میزبان بزرگترین مناسک جمعی مسلمانان یعنی حج- بوده[۶]. هدفی که جنگسالار اعظمِ خامنهای، یعنی قاسم سلیمانی هم در همان سالها به بیان مشابهی بدان اذعان کرده بود: «این مانور ۲۰ میلیونی اربعین در کنار عربستان قابل وصف نیست… این قدرتنمایی ما بیش از رژۀ مسلحانه است»[۷].
اما کارکرد گردهمایی اربعین تنها به وجه نمادینش در رقابتهای ژئوپلیتیکی خلاصه نمیشود. جمهوری اسلامی همیشه از فعالیتهای مناسبتی گوناگون شیعه (غدیر، عاشورا، اربعین، نیمۀ شعبان، روز قدس و…) به مثابۀ پوشش و فرصتی برای شبکهسازی شیعۀ سیاسی در ورای مرزها و ایجاد پیاده نظام در سطح بینالمللی نیز بهره برده است. مهمترین بازوی اجراییاش در این مأموریت نیز «مجمع جهانی اهل بیت» بوده که با فعالیت در ۱۴۰ کشور جهان[۸] سودای تبدیل «هلال شیعه» به عنکبوتی چنگ انداخته بر چهار گوشۀ عالم را دارد. سربازگیری این بنیادگرایان شیعه -درست مانند برادر وهابیشان- با جستجو در فقرزدهترین لایههای اجتماع در کشورهای خارجی است. به این شکل که همچون شغالی آمادۀ شکار، وارد محلات حاشیهنشین میشوند و با ساخت مساجد و حسینیه و مراکز دینی و در مواردی هم برخی زیرساختهای خدماتی مثل مدارس و درمانگاه و یتیمخانه، در پی بسیج نیرو و حامیپروری (و در موارد پیشرفتهتر تروریستپروری) از میان سرخوردهترین مردمان کشورهای ازهمگسیختۀ آفریقا و آمریکای لاتین و آسیا برمیآیند. یکی از وظایف این نوشیعههای خارجی، سیاهی لشکر شدنِ مراسم مذهبی مناسبتی (مثل نیمۀ شعبان و عاشورا و اربعین) در کشورهای خودشان است. در واقع این نه «حقیقت شیعه[۹]» بلکه «فقر» است که مهمترین سلاح حکومت در مأموریت شیعهگستری بینالمللیاش محسوب میشود[۱۰].
اربعین و حوالۀ مطالبات مادی به ضریح فلزی
مراسم پرجمعیت اربعین در سالهای اخیر صرفاً محدود به جوانب سیاسی و مذهبیاش نمیشود، بلکه باید آن را از منظری اجتماعی هم نگریست. از یکسو جمهوری اسلامی به «شیعهگری» نیاز دارد تا از مذهب بهعنوان عنصر بسیج کننده در مداخلات نظامی فرامرزیاش بهره ببرد؛ مثلاً ارائۀ یک تصویر «آخرالزمانی» از نبردهای نیابتیاش در عراق و لبنان و یمن و سوریه و نمایش قدرت موشکی و پهپادی و هستهای و سایبریاش با پیام «آمادگی سربازان امام زمان» چنین کارکرد مهیجی را در میان پایههای شیعهباورش دارد. بررسی تولیدات رسانهای جنگی (اعم از بازیها و انیمیشنهای دیجیتالی، کتب داستانی و فیلمها و تصویرگری و حتی طوفانهای توئیتری و امثالهم) همگی تأیید میکند که چطور این سبک از تصویرسازیهای آخرالزمانی (درست به سبک داعش) استراتژی اصلی سربازگیری شیعه از میان نسل جوان و نوجوان است.
با اینحال خطاست اگر آنگونه که خود حکومت مایل است، تمام شرکتکنندگان چنین مراسم مذهبی را -خواه اربعین باشد و خواه «مهمانی ۱۰ کیلومتری غدیر»- جزو پایههای حکومت محسوب کنیم. گرچه که انگیزۀ اصلی حکومت قطعاً جذب پایه و حامی در این رویدادها و بهرهبرداری تبلیغاتی از آنها است، اما برای بخشی از لایههای مذهبی که هوادار و مزدور جمهوری نیستند این مراسم کارکردهای دیگری دارد. در اینجا مذهب (و عناصر شیعهگری) وارد عمل میشوند تا خشم اجتماعی این اقشار از محرومیتهایشان را کانالیزه و منحرف کنند؛ مثلاً فرهنگ رنجکشی و لذت بردن مازوخیستی از اندوه و ماتم و ضجه و تبدیل آن به مناسکی برای تخلیۀ روانی و «تهذیب نفس» (امری که اوجش را در ایام محرم و صفر میبینیم)، همگی به نحوی عمل میکنند تا از تحمل مشقت و عذاب و بدبختی یک فضیلت و ثواب بسازند. از سوی دیگر باور به تقدیرگرایی به آنان میآموزد که به جای حرکت برای تغییر شرایطشان، خودشان را با انتظار ظهور «منجی عالم بشریت» تسکین دهند: «خدا لعنتشان کند»، «امام حسین به کمرشان بزند»، «ظلم پابرجا نمیماند»، «خدا خودش انتقاممان را میگیرد» و امثالهم جملات آشنایی هستند که به کرات از دهان این دست اقشار مذهبی ناراضی از وضعیت شنیدهایم. این فرهنگ اما هرگز از خلأ زائیده نمیشود، بلکه همچون نهالی است که در خاک فقر بهتر از هر جایی ریشه میدواند. به بیان دیگر فقر مادی، بارورکنندۀ رشد چنین باورهایی است.
با نگاهی به گردهمایی اربعین بیایید ببینیم چطور حکومت از این خاکِ فقر برای رشد شیعهگری استفاده میکند؟
جمهوری اسلامی در تمام این سالها از مسئولیت ارائۀ خدمات ارزان آموزشی، درمانی و بهداشتی، مسکن، بیمه و حقوق کاری شانه خالی کرده و تمام حوزههای «بقا» را برای مردم بدل به کالاهای لوکس کرده است؛ مثلاً این سیاست در حوزۀ درمان به میلیونها بیمار خارجشده از گردونۀ بازار خدمات درمانی انجامیده. سرنوشت این جمعیت بزرگ بیمار چه میشود؟ حکومت با رسمیت دادن به خرافات «طب اسلامی»، برای آنها بازار کاذب و ارزانتری ایجاد کرده تا با یک تیر دو هدف بزند: هم یک کاسبی پررونق برای فقها و طلبههایش به راه بیاندازد و هم با این شیوه از کلاهبرداری، محرومیت اجباری میلیونها بیمار از خدمات گرانقیمت درمان را یک اجتناب داوطلبانه و خودخواسته بنمایاند.
برای این صفوف دراز از بیمارانِ مستأصل و جامانده از بیمارستانها، چهارچوبهای آهنی ضریح و بلعیدنِ خاک کربلا و آب زمزم و… نوشدارویی وهمی است که امید به «شفای» یکشبه میدهد. حکومت اما به همین هم بسنده نمیکند، قدم بعد آن است که ارائۀ حداقلترین خدمات درمانی رایگان را به مناسبتهای خاص مذهبی همچون راهپیمایی اربعین گره بزند و با راهاندازی موکبهای سلامت و هجوم مردم فقیر به آنها بهرهبرداریهای تبلیغی خودش را کند. به عبارتی در این دست مراسمها، «حق» را برای فقیرترین بخشهای جامعه تبدیل به «لطف» و «امتیاز» و مشروط به مناسک استثنائی مذهبی کند.
فارغ از این، خانوادهای را تصور کنید که سالی به ۱۲ ماه امکان یک مسافرت ساده را هم ندارد و با حساب کردن کرایۀ سفر و هزینۀ اسکان و خورد و خوراک عطای هرگونه سفر و تفریحی را به لقایش بخشیده؛ وقتی میبیند که مراسم نسبتاً کمخرج اربعین شرایط اسکان و حمل و نقل و مواد غذایی رایگان را برای یک سفر کوتاه فراهم کرده، از آن به عنوان فرصتی برای «تفریح» و سیاحت خانوادگی (در کنار زیارت مذهبی) استفاده میکند. این فرصت خصوصاً برای زنان و کودکان خانوادههای مردسالار مذهبی که اکثر ایام سال محبوس در اندرونیهای خانهاند مهمتر است. به عبارتی باید به رسمیت بشناسیم که شرکت بخشی از «مردم» در مراسمی همچون پیادهروی اربعین و امثالهم با چنین انگیزههایی صورت میگیرد و رانۀ اصلی آن، مطالبات پیشپاافتادۀ زمینی است که مذهب وادارشان میکند که «فقط» از آسمان طلبش کنند.
اربعین و اقتصاد زورگیری و پولشویی و رانتخواری
ورای کارکردهای ایدئولوژیک، اجتماعی-سیاسی و ژئوپلتیکِ اربعین، در پشت این مراسم یک شبکۀ عظیم توزیع رانت و پولشویی نهفته است.
منابع مالی برگزاری مراسم اربعین
تأکید غلیظ حکومت بر «مردمی» بودن مراسم اربعین، بزرگترین دروغی است که گفته میشود تا سازمانیافتگی و اهداف سیاسی پشت این مراسم را پنهان کند. درحالی که دستکم از سال ۹۷ تاکنون در سند بودجۀ کشور ردیف یا ردیفهایی مختص به مراسم اربعین تعریف شده و بودجۀ رسمی این مراسم در همین اندک بازۀ زمانی افزایش تقریباً ۱۲ برابری داشته است.
منابع تخصیصیافته به اربعین در سند بودجۀ دولت[۱۲]
با این حال ارقام رسمی بودجه شدیداً گمراهکنندهاند:
اولاً به این دلیل که بخش مهمی از منابع اربعین، از طریق بازوهای غیررسمی حکومتی (مانند بنیادها، آستان قدس، اوقاف، کمیتۀ امداد و خیریههای وابسته به نهادها و شرکتهای عمومی) تأمین میشود که علیرغم تعلق آنها به «منابع عمومی»، هزینهکردشان در سند بودجه منعکس نمیشود.
ثانیاً حتی در همان سند رسمی بودجه نیز چنان ساختار پیچدرپیچ و محرمانهای از ردیفهای متفرقه و پوششی گنجانده شده تا کارکرد و ماهیتشان پنهان بماند و بخش مهمی از این منابع اختصاصیافته به رویدادهای مذهبی به صراحت ثبت نمیشوند. برای مثال میبینیم که در آستانۀ اربعین اکثر ارگانهای ریز و درشت دولتی از بودجههای خودشان، مبلغی را تحت عنوان سهم اربعین کنار میگذارند که این در سند بودجه انعکاس ندارد.
به علاوه حضور و غیابِ گهگاهیِ برخی ردیفهای مرتبط با اربعین در سالهای مختلف این گمان را تقویت میکند که این بودجهها تداوم دارند و همچنان پرداخت میشوند، ولی زیر عنوان و ردیف دیگری که روشن نیست (برای نمونه «طرح اربعین سپاه» در لایحۀ بودجه ۹۷ تعریف شده بود، اما به جز لایحۀ ۱۴۰۰ اثری از آن نیست).
ثالثاً این ارقام، سوای یارانهای است که دولت از مجاری مختلف به اربعین اختصاص میدهد و در جایی ثبت نمیگردد؛ برای نمونه معافیت زائران اربعین از عوارض خروج از کشور، به معنی چشمپوشی دولت از درآمد بالقوهاش و در حکم پرداخت نوعی «یارانه»ای است که در بودجه انعکاس نمییابد[۱۱].
به همین خاطرست که میبینیم گرچه بودجۀ رسمی اربعین امسال فقط ۱۹۸ میلیارد تومان است، اما به گفتۀ رئیس ستاد مرکزی اربعین ۸۴۰۰ میلیارد تومان برای زیرساختهای اربعین هزینه شده! همین اختلاف فاحش دو عدد مجدداً نشان میدهد که چرا در بررسی هزینههای اربعین، ارقام رسمی بودجه گمراهکنندهاند.
اربعین و شبکۀ توزیع رانت:
«حب الفُلوس یجمعنا!»
تدارکات مراسمی در این ابعاد، منطقاً وجود یک شبکۀ بوروکراسی عریض و طویل را میطلبد. بعد از «ستاد مرکزی اربعین» با انواع کارگروهها و کمیتههای مندرآوردی، لایۀ دیگری به نام «ستاد اربعین استان» در سطح استانداریها شکل میگیرد و در هر استان هم ستاد اربعین وزارتخانهها، شهرداریها، سازمانها، دانشگاهها و غیره. به موازات آن «ستاد بازسازی عتبات عالیات» (وابسته به سپاه قدس) با بودجۀ ۱۳۰۰ میلیاردی[۱۳] قرار دارد که سالانه میلیاردها تومان صرف تعمیر و توسعۀ اماکن مذهبی شیعه در عراق و سوریه میکند و در این روزها یکی از وظایفش سازماندهی انتقال امکانات و تجهیزات موکبهای اربعین از ایران به عراق است. موکبها باید از همین نهاد پروانۀ موکبداری بگیرند و واضح است که این هم شدنی نیست مگر با گذر از تمام فیلترهای امنیتی (طبق تخمینها امسال ۲۵۰۰ الی ۳۰۰۰ موکبدار از استانهای مختلف ثبتنام کردهاند که بیش از نیمی در عراق و مابقی در نواحی مرزی ایران مستقر شدهاند[۱۴]). در تمام سطوح و لایههای چنین هرم پیچیدهای است که انواع بریز و بپاشهای مالی از منابع عمومی صورت میگیرد.
اربعین به مثابۀ فرصت طلایی پولشویی
استفاده از پوشش خیریهها برای پولشویی و اختلاس و فرار مالیاتی حیلهای مرسوم در میان طبقۀ سرمایهدار تمام کشورهای دنیا است. با اینحال در یک سرمایهداری اسلامی که مرز میان بنگاههای تجاری و دینی و حاکمیتی کمرنگ است، استفاده از این پوششها -خصوصاً در قالب هیأتهای مذهبی- سطح جدیدی از استتار پولهای کثیف را فراهم کرده است. در این مورد هم هرجا سخن از رشوه و اختلاس و کلاهبرداری کلان است، نام اربعین میدرخشد. نمونهها بسیارند. از شهردار سابق لواسان که رشوههایش را به یک حساب پوششی به اسم کمک به اربعین منتقل میکرد[۱۵] و خودش هم فعالانه در این مراسم خودنمایی داشت تا اختلاسگران نامدار دیگری که موکبداری اربعین را به عنوان روش پاکسازی پولهایشان به کار میبرند؛ از جمله «حاج» اکبر یقینی (از یاران متواری حسین هدایتی در پروندۀ اختلاس بانک سرمایه) که خودش موکبدار اربعین و صاحب هیأت عزاداری بود[۱۶] تا مدیران فولاد مبارکه که اینک مشخص شده تا خرتناق در فساد و غارت منابع شریک بودهاند[۱۷] تا علی انصاری، سرمایهدار پرآوازهای که نامش با پروندۀ فساد در بانک آینده و پروژۀ ایرانمال گره خورده و «موکب امام رضا» را در اربعین دارد[۱۸]؛ او همان کسی است که از بانک تحت مالکیتش برای پروژۀ ایرانمال وام گرفت و با بالاکشیدنِ سپردههای مردم، به جای پرداخت بدهیاش ایران مال را به بانک خودش واگذارد! در فرایند ساخت این پروژه هم فساد مالی و تخلفی نبود که نکرده باشد.
یکی دیگر از موارد جالبِ پولشویی از طریق موکبداری اربعین، نمونۀ فردی است به نام محمد غفاری. سرمایهدار نوکیسهای که در قزوین برای خودش اسم و رسمی به هم زده و درست مثل سایر هممسلکانش یادگرفته که با مدرک جعلی و جانماز آب کشیدن و تجلیل از فرماندهان سپاه و شراکت با سپاهیهای بازنشسته رابطههایی در سیستم جور کند و بعد که خودش را به قدر کافی گُنده جلوه داد، برای دریافت وام و تسهیلات سراغ بانکها برود. او هم دستی در بسازبفروشی دارد و هم دستی در پروژههای صوری احداث کارخانۀ رب گوجه و آب معدنی و غیره. حرفۀ اصلیاش اما «اتوگالری»داری و پیشفروش خودرو است[۱۹]. بنابراین با به جیب زدن تسهیلات بانکی و مبالغ دریافتی بابت پیشفروش خودرو، در قدم بعدی دیگران را با وعدۀ پرداخت سودهای غیرواقعی و وسوسهآمیز به دام سرمایهگذاری میاندازد. این دقیقاً همان الگوی معروف کلاهبرداریهای موسوم به «پونزی» است[۲۰]. مماشات دادستانی تاکستان (قزوین) با این کلاهبرداری زمانی معنادار میشود که بدانیم بخشی از صدها میلیارد تومانِ غارتشدۀ سیستم بانکی و مشتریان غفاری (بخوانید مالباختگان فردا) در هیأتهای مذهبی و خیریهای وابسته به او خرج میشوند؛ از «خیریۀ ریحانهالحسین» و باشگاه ورزشی تا موکبهای ریحانهالحسین و احباب الرضا در مسیر نجف-کربلا.
مدیران: از حق مأموریتهای نجومی تا پولپاشی اربعینی
شرکت در راهپیمایی اربعین در عین حال فرصتی است برای بسیاری از ردههای مدیریتی که برای خود «حق مأموریت»های آنچنانی لحاظ کنند. یک نمونۀ خبرساز، مدیرعامل امداد خودروی سایپا بود که پارسال بابت فقط دو روز حضور در مراسم «معنوی» اربعین برای خودش چک ۵۲ میلیونیِ «حق مأموریت» کشیده بود[۲۱]! گرچه خبرساز شدن این ماجرا باعث برکناری او شد، ولی این تنها مشت نمونۀ خروار از موارد بیشمارتری است که راه به رسانهها نمییابند.
مورد بعدی به هزینهکردِ مدیران دولتی در اربعین برمیگردد. داشتن منصب مدیریت در شرکتهای دولتی، به قدری حقوق و مزایا و رفاهیات چرب و نرم دارد که هر مدیری را وامیدارد تا پُست و مقام خود را دودستی بچسبد. راههای ابقا در این مناصب زیادند: از زیرمیزیها و دادن سکه به دور و بریها گرفته تا لابی کردن با مقامات سیاسی. در این مسیر، یکی از راهها هم «در ظاهر» کمک به استانها و «در واقع» خرید حامی از بین مقامات استانی است. اربعین یکی از آن فرصتهای طلایی است که به چنین پولپاشیهایی رنگ و بوی مذهبی و خیریه میدهد. نمونهاش مدیر عامل شرکت ملی نفت که اخیراً کمک ۷۵ میلیاردی شرکت را بابت «توسعه و تکمیل مسیرهای تردد زائرین اربعین» اعلام کرد[۲۲] (۵۰ میلیارد سهم مرزهای شلمچه و چذابه در خوزستان و ۲۵ میلیارد سهم مرز مهران در ایلام) و البته مژده داد که شرکت ملی حفاری ایران، شرکت مهندسی و توسعۀ نفت و شرکتهای فرعی وابسته به شرکت ملی نفت ایران هم به این عمل خداپسندانه خواهند پیوست!
اربعین هرچه نداشته باشد، لااقل برای مقامات استانی و پیمانکارانی که پروژههای «توسعه» را خواهند گرفت نان و آب زیاد دارد؛ خصوصاً که بخش اعظم این بودجهها حتی صرف زیرساختهای پایدار هم نمیشوند، بلکه عمدتاً بابت موارد موقت و گذرایی مثل نصب سایبان، مه پاش، کانکس و غیره هدر میروند[۲۳].
سهم اربعین از معوقات مزدی کارگران شهرداری
درست در همین روزهای منتهی به مراسم اربعین، اینجا و آنجا مدام اخبار اعتراض و اعتصاب کارگران شهرداری بابت معوقات مزدیِ چند ماهه به گوش میرسد: تجمع کارگران شهرداری زرنه (ایلام) به خاطر ۷ ماه معوقات مزدی، اعتصاب کارگران شهرداری قلعهرئیسی (کهگیلویه) با ۵ ماه حقوق معوقه، اعتراض کارگران کوت عبدالله (خوزستان) و الی آخر. شهرداریها در این حوزه از خود سلب مسئولیت میکنند، اما وقتی نوبت به «اربعین» میرسد خود را مسئول میدانند و به سرعت سر کیسه را شل میکنند.
چند نمونه از کمک شهرداریها به اربعین[۲۴]
بریز و بپاش اربعینی وزارتخانهها
سهم وزارتخانهها و سازمانها هم در این بذل و بخششهای حسینی محفوظ است (فرقی نمیکند وزارت کار باشد یا حتی سازمان محیط زیست)؛ هر وزارتخانه، ستاد اربعین و بعضاً موکبهای خودش را دارد. در یک قلم ستاد اربعین وزارت راه و شهرسازی اعلام کرد که ۱۰۰۰ میلیارد تومان بابت مسیر تردد زائرین در راههای منتهی به پایانههای مرزی هزینه کرده و از جمله افتخاراتش روکش آسفالت و خط کشی و ساخت توالت و نصب سایبان و مه پاش است[۲۵]! شرکت مخابرات و وزارت ارتباطات هم از قافله عقب نماند و فیالفور اینترنت رایگان را از مرز مهران تا نجف و در مسیر نجف به کربلا فراهم کرد[۲۶]. پشت بندش وزارت نیرو[۲۷] هم وارد صحنه شد و با قطار کردن یک دوجین از دستاوردهای «اربعینی»اش رجزخوانی کرد: تأمین آب و برق ۳,۲۰۰ موکب در داخل و خارج کشور، بیش از ۱,۴۰۰ واحد حمام سیار، ۱۰۹ دستگاه تانکر سیار آبرسان، شستوشوی شبکۀ فاضلاب شهر کربلا و چه و چه. آن وقت چنین دستگاه نیرومندی از تأمین آب شرب همدان و شهرکرد در همان زمان عاجز بود!
بخش دیگری از این هزینهکردها مربوط به «سازمان غذا و دارو» و «دانشگاههای علوم پزشکی» (زیرمجموعههای وزارت بهداشت) به همراه «بسیج جامعۀ پزشکی» استانها میشود که با ارسال میلیاردها تومان دارو و هزاران پزشک و پرستار و کادر درمان، ظرفیت نظام درمانیِ بحرانزدۀ کنونی را دربست به مراسم اربعین اختصاص دادند. هیچ آمار رسمیای در اینباره وجود ندارد، اما ابعاد آن را میتوان با گزارشهای موردی در لابهلای اخبار حدس زد. برای نمونه: بسیج جامعۀ پزشکی بوشهر[۲۸]، اعزام ۶ موکب (شامل ۳۱ پزشک و ۸۱ پرستار و ۶۰۰ میلیون تومان دارو)؛ بسیج جامعۀ پزشکی استان زنجان[۲۹]، اعزام ۱۰ موکب (شامل ۸۸ پزشک متخصص و عمومی و پرستار و کادر درمان)؛ دانشگاه علوم پزشکی مازندران[۳۰] و شیراز[۳۱]، اختصاص جمعاً ۳ میلیارد تومان به تجهیزات مصرفی و دارو؛ دانشگاه علوم پزشکی لرستان[۳۲]، اهدای ۲۷۰ قلم دارو به ارزش ۲۵۰ میلیون تومان؛ داروخانههای خصوصی اراک[۳۳]، اهدای ۲۷۰ هزار عدد محصولات دارویی و بهداشتی به ارزش ۵۰ میلیون تومان و…
به عبارتی در حالیکه بنا به گزارشهای متعدد، ماههاست که با کمبود شدید منابع دارویی در بیمارستانهای داخل طرفیم، ناگهان شاهد تخصیص و ارسال حجم عظیمی دارو و تجهیزات پزشکی به مراسم اربعین هستیم.
خراجگیری زوری با عنوان «نذر اربعین»
درحالی جمهوری اسلامی بر «مردمی بودن» نذورات اربعین تأکید میکند که گزارشهایی از زورگیریهای دولتی در اخذ نذورات مخابره شده. مثلاً اینکه در استان آذربایجان بخشنامهای صادر شده که هر یک از تعاونیهای زیرمجموعۀ جهاد سازندگی را ملزم به پرداخت ۲ میلیون تومان کمک به اربعین کرده یا در موردی دیگری شرکت ساپکو که زیرمجموعۀ ایران خودرو است مبلغ ۱۸ میلیارد تومان از قطعهسازان بابت مراسم اربعین جمع کرده است[۳۴]!
از طرفی بعضی موکبهای دیگر هستند که علیرغم داشتن مُهر و نام «مردمی»، اما با «سفارش از بالا» کمکهای حکومتی میگیرند؛ مثل ماجرای اعطای کمک ۳ میلیاردی شهرداری مشهد به اسم «مواکب مردمی اربعین»، ولی در واقع تنها به آنهایی که ستاد عتبات معرفی کرده باشد.
بسیج سیاهیلشکر با سیاستهای تشویقی
جمهوری اسلامی همۀ زور خود را میزند تا به هدف آرمانی «۵ میلیون زائر» دست یابد. بنابراین همان حکومتی که تا دیروز با ضرب و شتم و نفرتپراکنی و ممنوعیت ورود به برخی استانها و ممنوعیت اشتغال از مهاجران افغانستانی پذیرایی میکرد، وقتی نوبت به جمعآوری سیاهیلشکر برای مراسم اربعین میرسد یاد اتباع «عزیز» شیعه میافتد. اینجاست که در اقدامی نمایشی، کاروانی از ۲ هزار افغانستانی مقیم ایران دست و پا میکند و رایگان به مراسم اربعین میفرستد[۳۵].
ترفند دیگر جمهوری اسلامی برای گرم کردن تنور اربعین و اعزام حداکثری زائر به این نمایش، استفاده از سیاستهای تشویقی است. به عنوان مثال در حالی که حق بیمۀ پرداختی زائران از سال ۹۸ تا امسال بدون تغییر مانده و تنها ۱۸ هزار تومان است، تعهدات و پوشش بیمه افزایش قابلتوجهی داشته[۳۶]:
به علاوه اعطای مرخصی تشویقی به استادان دانشگاه، امکان خروج سربازان حین خدمت، اعطای وام قرضالحسنۀ ۳ تا ۵ میلیون تومانی به زائرانِ یارانهبگیر و وام ۱۲ میلیونی به زائرانِ بازنشستۀ تأمین اجتماعی (آن هم در جامعهای که بازنشستهاش برای مطالبات باید هر روز کف خیابان کتک بخورد)، همچنین اختصاص ظرفیت ناوگان حمل و نقل عمومی به جابجایی زائران (به بهای مختل شدن حمل و نقل مسافری داخلی)، فروش دلار اربعین با نرخی کمتر از بازار آزاد، معافیت زائران از عوارض خروج، ارائۀ اینترنت رایگان در مسیر اربعین، اسکان و پذیرایی و درمان «صلواتی»، همه و همه جزئی از این سیاستهای تشویقی هستند.
بودجهخواری در پوشش آمارسازی اربعین
هر کسی که با سیستم مدیریت جهادی و هیأتی جمهوری اسلامی آشنا باشد، میداند که در پس این تبلیغات گسترده و ارائۀ آمارهای آنچنانی، گندهگویی و لافزنی هم خوابیده است. وقتی زائران به مرزهای ششگانۀ ایران با عراق میرسند، تازه درمییابند که واقعیت اساساً متفاوت با تبلیغات صدا و سیما و اغراقهای مقامات است. به طوری که به محض ورود به مرزها (مشخصاً چذابه و شلمچه و مهران) اولین تصویری که میبینند ازدحام و سردرگمی و نبود سایبان و امکانات رفاهی و وسیلۀ نقلیه است همراه با بوی تعفن زبالههای چندروز مانده! آن هم در حالیکه به گفته رئیس ستاد اربعین، تنها امسال ۸۴۰۰ میلیارد تومان صرفاً در حوزۀ زیرساختی اربعین هزینه شده[۳۷]. تضاد فاحش این ارقام با مشاهدات میدانی نشان میدهد که این مبالغ بخشاً در میانۀ راه به جیبهای دیگری سرازیر شده و به مصارف دیگری رسیدهاند. به عبارتی از رأس هرم که ستاد بازساری عتبات و ستاد مرکزی اربعین است تا کف هرم که موکبها هستند، لایههای منتفع بسیاری وجود دارند که هر کدام به بیان متداول مردم انواع «بخور بخورها» را از چنین بودجههایی میکنند.
شبکۀ قاچاق در اربعین
در سالیان گذشته اربعین همیشه فرصتی برای رونق بازارهای غیرقانونی و زیرزمینی بوده: از قاچاق خُرد و مسافری مواد مخدر به عراق گرفته تا واردات قاچاق گوشی موبایل از عراق و رجیستری (ثبت) آن با اطلاعات مسافران و یا سرقت و خرید و فروش اطلاعات هویتی زائران. پدیدۀ قاچاق گوشی به قدری گسترده بوده که امسال ستاد اربعین رجیستری گوشی مسافری را از ۱۰ تا ۳۱ شهریور ممنوع اعلام کرد[۳۸].
سخن آخر
آنچه شرحش رفت تنها گوشهای از مخارج مرئی و هدررفت منابع عمومی کشور بابت فستیوال نمایشی اربعین و بهرهبرداریهای سیاسی از آن است. چنانکه گفتیم، به جز سرسپردگان و وابستگان حکومت بخشی از زائران اربعین را مردم محرومی تشکیل میدهند که از اربعین به مثابۀ تنها فرصتِ یک سفر کمخرج با اسکان و غذا و ارائۀ خدمات درمانی مجانی (و حتی امتیاز گرفتن وام) استفاده میکنند.
جمهوری اسلامی چنان این مطالبات مادی پیشپاافتادهای را که باید یک «حق همگانی» باشند، تبدیل به کالاهایی لوکس و غیرقابل دسترس کرده که میتواند با مشروط کردن ارائهشان به شرکت در مناسک مذهبی، چنین سیاهیلشکری برای پروژههای سیاسی خود دست و پا کند. در عوض در فردای انقلاب و سرنگونی سرمایهداری جمهوری اسلامی، با کوتاه کردن دست تمامی نهادهای مذهبی که همچون انگل منابع عمومی کشور را میمَکند و با اختصاص این بودجهها به حوزههای اصلی خدمات عمومی مانند «مسکن» و «درمان» و «آموزش» مدرن و کیفی، خاکِ فقر بیبار میشود و خواهیم دید که چطور درخت مذهب و شیعهگری از ریشه میخشکد.
کمیته عمل سازمانده کارگری – ۲۵ شهریور ۱۴۰۱
[۱] خودِ کلمۀ روضه برگرفته از نام کتاب «روضهالشهداء» است که مقارن با قدرتگیری شاه اسماعیل صفوی تألیف شد و سنگ بنای روضهخوانی و تعزیه را گذاشت.
[۲] یعنی بازدید خانوادۀ حسین از کربلا در چهلمین روز کشته شدن او
[۳] نگاه شود به کتاب «حماسۀ حسینی» (ج ۱، ص ۷۱) و «حق و باطل» (صص. ۸۹-۹۰) از مرتضی مطهری
[۴] در کشورهایی که توازن قوا برای سرنگونی یا تسلیح گستردۀ اپوزیسیون شیعی وجود نداشت (مثل بحرین و عربستان سعودی).
[۵] حشد الشعبی عراق
[۶] سابقاً خمینی نیز تلاش کرده بود تا با وارد کردن شعارهای حکومتی به مراسم حج به اسم «اعلان برائت از مشرکین»، اقدام نمادین مشابهی را برای زدن مُهر شیعه بر این مراسم جهانی اسلام در عربستان انجام دهد.
[۷] https://www.farsnews.ir/news/۱۳۹۳۰۱۰۸۰۰۰۱۵۴/مرجعیت-عراق-را-از-حلقوم-آمریکا-بیرون-کشید-ارزش-مانور-۲۰-میلیونی
[۸] نقل از دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت، خبرگزاری مهر. ۱۸ بهمن ۱۳۹۵.
[۹] عبارت مورد علاقۀ حکومت در گرفتن مصاحبههای تلویزیونی صدا و سیما با نوشیعیان خارجی جذبشده از سوی مجمع جهانی اهل بیت.
[۱۰]این سبک کارِ عمدۀ مبلغان کلیۀ مذاهب از مسیحیت تا فرق اسلامی است که در یک محیط فقرزده، بهرهمندی از برخی خدمات عمومی را مشروط به تغییر مذهب میکنند.
[۱۱] تا پیش از بسته شدن دوبارۀ مرزها در ۱۸ شهریور، تخمین زده میشد که امسال ۵ میلیون نفر در مراسم اربعین شرکت کنند که همگی از پرداخت این عوارض معاف هستند.
[۱۲] https://telegra.ph/بودجه-اربعین-۰۹-۱۶
[۱۳] https://www.radiofarda.com/a/۳۱۹۳۱۹۳۵.html
[14] http://shabestan.ir/detail/News/۱۲۰۵۳۳۳
[۱۵] https://www.rokna.net/بخش-پرونده-۳/۷۵۸۱۷۸-پولشویی-شهرداری-لواسان-به-بهانه-کمک-به-اربعین-صبح-امروز-رخ-داد-فیلم
[۱۶] http://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-۶۱۱۵۱
[۱۸] پارسال هم ویدیویی منتشر شد که او را مشغول لِفت و لیس در هیمن موکب نشان میداد.
[۱۹] شرکتی با نام «رضایت خودرو طراوت نوین»
[۲۰] نگاه کنید به:
https://www.youtube.com/watch?v=F۸OGEJ-wp۰s&ab_channel=MohammadJorjandi
[21] http://www.radareghtesad.ir/news/۲۲۲۹۷/
[۲۲] https://naftara.ir/vdch.vnkt۲۳nwxftd۲.html
[23] https://ebtekarnews.com/?newsid=۲۰۲۳۶۲
[۲۷] http://www.imna.ir/news/۵۹۹۲۴۹/
[۲۸] https://www.bpums.ac.ir/Fa/News-جانشین-فرمانده-سپاه-امام-صادق-استان-بوشهر-موکب-درمانی-در-ار-۳۰۲۹۶.htm
[29] https://www.farsnews.ir/amp/۱۴۰۱۰۶۱۶۰۰۰۴۰۹
[۳۰] https://www.iribnews.ir/۰۰EyfZ
[31] https://www.tasnimnews.com/fa/news/۱۴۰۱/۰۵/۲۶/۲۷۵۹۴۷۵/استقرار-۱۰-پایگاه-درمانی-از-استان-فارس-برای-خدمت-به-زائران-اربعین
[۳۲] https://www.borna.news/fa/tiny/news-۱۳۷۳۷۹۴
[۳۳] https://arakmu.ac.ir/vcfd/fa/news/۲۹۱۰۸/اهدای-۲۷۰-هزار-عدد-محصولات-دارویی-و-بهداشتی-به-موکب-های-اربعین-حسینی
[۳۴] داوطلبانه بودن چنین کمکی از آنجا در سایۀ ابهام است که به دلیل بازار انحصاری خودرو، قراردادهای فروش قطعهسازان (و به عبارتی حیات و ممات خط تولید آنها) وابسته به داشتن ارتباط حسنه با شرکتهای خودروسازی طرف قراردادشان است. به همین دلیل اقدام ساپکو برای جمعآوری «نذر اربعین» با مراجعه به قطعهسازان، ماهیت چنین نذری را به نوعی بدهبستان و رشوۀ غیرمستقیم برای حفظ قراردادهای فیمابین قطعهسازان و شرکت ایران خودرو بدل میکند.
https://khatebazar.ir/?p=۴۳۴۵۱
[۳۵] https://avapress.com/vdcdzj۰xfyt۰kz۶.۲a۲y.html
[۳۷] http://www.imna.ir/news/۶۰۴۸۳۴/
[۳۸] http://mehrnews.com/xYsvB