معلمان امروز در همراهی با خیزش سیاسی مردم و در حمایت از دانشآموزانشان دست به اعتصاب سراسری زدند: سنندج و سقز و مریوان در صدر فهرست و در ادامه مهاباد، کرمانشاه، شیراز، نیشابور، همدان، لاهیجان، بندرانزلی و ساری.
هرچند گستردگی جغرافیایی اعتصاب به سیاق دورههای قبل نبود و بیشترین تمرکز و نقطۀ ثقل هم مثل همیشه در استان کردستان قرار داشت، این اما به هیچ وجه از اهمیت اعتصابی که در این فضای بگیروببند -و با پذیرش ریسک زندان و اخراج- علیه سرکوب دانشآموزان و در حمایت از اعتراضاتشان به راه افتاده کم نمیکند.
به علاوه در روزهای گذشته کم نبودند زنان معلمی که با برداشتن حجاب اجباری از سر، نوع جدیدی از مقاومت را علاوه بر اعتصاب وارد جنبش معلمان کردند و صدای دفاع از خیزشی شدند که استیفای حقوق زنان و کودکان شعارِ اصلیاش است. اهمیت این دست مقاومتهای جسورانه فقط در فضای فوق امنیتیای که اکنون بر فراز سر معلمان سایه افکنده فهمیده میشود. اضافه بر معلمان، مدیران هم به این حرکت پیوستهاند. معصومه عقابنشین، مُشت نمونۀ خروار از مدیرانی است که در این مدت در دفاع از دانشآموزان هزینههای گزاف امنیتی دادند؛ هزینههایی که در دستکم یک مورد به جان باختن یک مدیر زیر فشار روانی تهدید سرکوبگران انجامیده.
با اینحال به خاطر فضای شدیداً امنیتیشدۀ مدارس، موج همدلی و همراهی معلمان با این جنبش به اجبار چندان نمود علنی پیدا نمیکند (مگر پس از آنکه سرکوب شده باشد). درست به همین دلیل است که به زعم ما تصاویر معلمان متحصن در دهها مدرسه از شهرهای مختلف را باید تنها جزء کوچکی از مقاومتی فهمید که معلمان این روزها دارند در برابر سرکوب سازماندهی میکنند. روایتهای متعددی از دانشآموزان و والدینشان در شبکههای اجتماعی وجود دارد که سخنان و رفتارهای همدلانۀ بسیاری از معلمان با اعتراضات دانشآموزی را تأیید میکند.
از این جهت، مقایسۀ مکانیکی میان پراکندگی جغرافیایی اعتصاب سیاسی امروز معلمان با اعتصابات ادوار پیشین و به قصدِ بزرگنمایی اثرات روانی سرکوب خطاست. مضاف بر اینکه:
- مهمترین ابزار سازماندهی سراسری معلمان، یعنی پیامرسانهای اینترنتی، هفتههاست که با اختلالاتی جدی مواجه است. چند روزی است که دیگر حتی قویترین فیلترشکنها هم از کار افتادهاند و تنها با آزمون و خطا و تغییر مکرر آیپی قادر به وصل شدن به اینترنت آزاد از داخل ایران هستیم. اغلب مردم فرصت یا دانش فنی لازم برای دور زدن مشکلات فیلترینگ را ندارند و همین موضوع نیز برای اکثریت معلمان صادق است.
- شورای هماهنگی در اعتصابات سالهای گذشته سبکی از تحصن نمادین را توصیه میکرد که بتواند بیشترین بُرد رسانهای را برای مخابرۀ پیامها و مطالبات معلمان داشته باشد (برداشتن پلاکارد در دفتر مدرسه و ارسال تصاویر متحصنین به شورا). این درحالیست که اکنون به خاطر شرایط فوقِ امنیتی، دستهای از معلمان از این روش کار رسانهای، به نفعِ کمهزینهتر کردنِ اجرای اعتصاب، صرف نظر میکنند و حتی در مواردی که امکان تحصن در دفتر مدرسه نیست، ممکن است همان اعتصاب را با رفتن به کلاس و با اختصاصِ وقتِ کلاس به گفتگو با دانشآموزان دربارۀ جنبش کنونی اجرا کنند؛ کاری که ماهیتاً حتی ممکن است مؤثرتر هم باشد.
- اینکه امروز اغلب تصاویر معلمان متحصن از شهرهای کردستان مخابره شدند، علاوه بر پیشرو بودن این منطقه[۱] به موضوع دیگری نیز برمیگردد: به دلیل دائمی بودن مبارزه در کردستان (دورۀ یکماهۀ اخیر نیز از آن مستثنا نیست)، توازن قوا به گونهای است که معلمان حتی اگر همراهی علنی با جنبش سیاسی کنونی کنند، در حلقۀ امنتری از حامیان و همبستگانشان قرار دارند و همین هم سرکوب را برای حکومت دشوارتر میکند. درحالیکه در مناطق دیگر فضا بدین شکل نیست و بنابراین معلمانِ معترض و متحصنی هستند که با همین ملاحظه از ثبت علنی چهره و پلاکارد و آدرس مدرسه صرف نظر میکنند و در انطباق با شرایط محیطیشان، روشهای متفاوتی از فُرم اعتصاب را برمیگزینند.
در نهایت نکتۀ مهم دیگر این اعتصاب، فراخوانی بود که شورای هماهنگی رو به مردم داد و از آنان درخواست همراهی با این اعتصاب را کرد (از طریق نفرستادن بچهها به مدرسه و یا حضور فیزیکی والدین در مدارس). باتوجه به اختلال شدید اینترنت و پیامرسانها، کمک به شنیده شدن فراخوانهای شورا (به ویژه از مجاری غیر اینترنتی) نقش مؤثری در تقویت کارزارهای شورا خواهد داشت. این حوزهای است که حامیان جنبش کارگری میتوانند به آن کمک رسانند.
[۱] این پیشرو بودن به لحاظ کمی و کیفی در تمامی اعتصابات گذشته معلمان نیز صادق بوده.