دیروز ۱۳ اسفند، کارگران هپکو که از هفتۀ پیش به گوششان خورده بود دولت قصد ندارد مالک کنونی هپکو -یعنی احمدپور – را جایگزین کند، تصمیم گرفتند اعتراضشان را به تهران بکشانند. بعد از اینکه هفتۀ گذشته برای چندمین بار برگزاری مجمع عمومی سهامداران هپکو به تعویق افتاد و این خودش به کارگران اثبات میکرد که هدف، ابقای احمدپور است (البته بهشکلی خجولانه!) کارگران هم کاسۀ صبرشان لبریز شد و بالاخره عزمشان را جزم کردند تا راهی تهران بشوند و این بار صدایشان را درست زیر برج بلند سازمان خصوصیسازی کشور فریاد بزنند.
در تجمع دیروز که با حضور حدود صد نفر از کارگران هپکو برگزار شد، کارگران شعارهای زیادی از جمله «زیر بار ستم نمیکنیم زندگی» سر دادند و بعدتر هم با یک راهپیمایی کوتاه و پرتاب تخممرغ به حساب پنجرههای برج سازمان خصوصیسازی رسیدند! همچنین شعارهای کنایی و طعنی هم مثل «مرگ بر کارگر، درود بر ستمگر» سر دادهشد که خیلی از رهگذران را به دست انداختنِ شعار واداشت. متآسفانه این سبک از شعارسازی که اخیراً هم بسیار در حال گسترش است اولین بار از سوی خودِ کارگران معترض هپکو به شکل طنز و کنایی مطرح شد. درحالیکه باید گفت اگر تا دیروز کارگران دیگر بخشها از هپکو الهام میگرفتند، امروز هم لازم است هپکوییها از شعار همین امروزِ کارگران فولاد اهواز الهام بگیرند که باصلابت میگفتند: «میایستیم، میمیریم، حقمونو میگیریم» و ضمناً شعارِ وارونه و کنایی پیشین را هم به شکل درستش (یعنی مرگ بر ستمگر) سر دادند. البته ناگفته نماند که در تجمع دیروز بعد از حملۀ پلیس به یکی از رهگذرانی که از کارگران فیلم تهیه میکرد، کارگران بلافاصله در حمایت از آن فرد علاوه بر اینکه به سوی نیروی مهاجم هجوم بردند، شعارهایشان را به «مرگ بر دیکتاتور» تغییر دادند.
در تجمع دیروز، پوریحسینی (رئیس سازمان خصوصیسازی) به شکل اخص مورد غضب کارگران بود و کارگران با شعار «مفسد بیا بیرون!» زیر دفتر کارش او را تحقیر میکردند. در بین هپکوییها این کلام دهان به دهان میچرخد که چون احمدپور جزو خودیها و از سرمایهداران حامی روحانی در انتخابات بوده، بنابراین – علیرغم تخلفات از تعهداتش- دولت تمایلی به جایگزینیاش ندارد. دیروز هم در جلسهای که پوریحسینی بعد از تظاهرات با کارگران داشت عملاً همین موضوع را تکرار کرد که هپکو ورشکستهاست و ظاهراً احمدپور تنها سرمایهدار خصوصی است که قبول کرده هپکو را نگه دارد.
در این میان جناح دیگر حکومت، یعنی اصولگراها هم به واسطۀ بسیج و شورای اسلامی و غیره به دنبال ماهی خود در این آب گلآلود هستند و سعی میکنند به کارگران بقبولانند که اگر امروز هپکو به خاک سیاه نشسته، نه بهخاطر خصوصیسازی یا سیاستهای اقتصادی سرمایهداری جمهوری اسلامی، بلکه دربست بهخاطر زد و بندهای جناح رقیب حکومتی (یعنی اصلاحطلبان) در واگذاری است! در واقع اینان سعی میکنند تا نیروی مبارزاتی کارگران را وجهالمصالحۀ رقابت بینجناحی حکومت قرار دهد. اینان همانهاییاند که در تجمع دیروز، نقل قول اخیر خامنهای دربارۀ «تحریک کارگران توسط دشمن» را که توجیهی برای سرکوب هر نوع اعتراض کارگری است، بالا گرفتند! ما قبلتر در گزارشی نمونهای از این دست از طمعکاری بازیهای جناحی را که از سوی بالاییها به هپکو تحمیل شده، توضیح داده بودیم (رجوع کنید به گزارش کمیته از برگزاری نشست بسیج عدالتخواه با یکی از کارگران هپکو-تاریخ ۱۹ آذر).
باید در جواب این دسته گفت که مگر هپکو در دوران حکومت احمدینژاد خصوصی نشد؟ مگر تجربۀ مدیریت عطاریان (باجناق زنگنه و مالک هپکو در زمان احمدینژاد) چهقدر با مدیریت احمدپور تفاوت میکرد که حالا کارگران باید به دنبال جایگزینی احمدپور با یک سرمایهدار دیگر بروند؟ تا الآن راهحل کارگران برای ورشکستگی هپکو دو کلمه بوده: لغو خصوصیسازی و بازگشت مالکیت به دولت! اما باید همۀ اینها را مشروط به یک قید مهم کرد: «زیر نظارت کارگران»، وگرنه باز هم همان آش و همان کاسه. کارخانه باید زیر نظارت کارگران، ملی اعلام شود! تمام بدهیهایش را دولت بپردازد! و از این پس همۀ امور کارخانه از تولید تا توزیع و فروش زیر نظارت خودِ کارگران باشد! چرا که کارگرانی با دهها سال سابقه، بیش از هر سهامدار و سرمایهدار و مدیر دولتی، سزاوار گرداندن هپکو هستند…
کمیته عمل سازمانده کارگری – ۱۴ اسفند ۹۶
۱ دیدگاه در “جدال مرگ و زندگی کارگران هپکو به خیابانهای تهران کشید!”