مسابقۀ نفسگیر رشد تورم روزانه در ماههای اخیر؛ با شروع موج جدید تحریمها از امروز ۱۳ آبان به نقطۀ عطف دیگری میرسد. امروز مصادف است با آغاز دور جدید تحریمها علیه بهخصوص بخش انرژی، یعنی نفت و گاز و میعانات گازی و همینطور اضافه شدن ۳۰۰ شخص حقیقی و حقوقی دیگر به لیست تحریم ۴۰۰ نفرۀ قبلی.
باز گذاشتن درِ بازگشت به مذاکره
ترامپ که سیاست فشار حداکثری و صفر کردن سهم ایران از بازار نفت جهانی را در پیش گرفته، یکی دو روز قبل از آغاز تحریمهای جدید با یک چرخش به عقب اعلام کرد که ۸ کشور – که از قرار معلوم شامل چین و هند بهعنوان دو مشتری اصلی نفت ایران، و ژاپن و کرۀ جنوبی میشود- فعلاً از تحریم نفتی ایران معافند. منتها این تصمیم فعلاً موقت و با فرجهای شش ماهه است و در ثانی مشروط به کاهش پلهای و تدریجی میزان خرید نفت از ایران و ثالثاً این فروش نفت بخشاً به شیوۀ تهاتری (در برابر کالا) خواهد بود که دست حکومت را برای تهیۀ ارز و هزینهکردنش در پروژههای نظامی تاحدودی میبندد.
با آنکه تمامی این ۸ کشور از آسیا هستند، اما اتحادیۀ اروپا هم بلافاصله اعلام کرده که کانالهای مالیاش را با ایران حفظ و تداوم صادرات نفت ایران را تضمین خواهد کرد. علاوه بر این معافیت، علیالظاهر فعلاً دسترسی ایران به سامانۀ جهانی ارتباطات بینبانکی (سوئیفت) نیز قطع نمیشود. بنابراین در یک کلام شدت تحریمها از آنچه پیشبینی میشد خفیفتر خواهد بود.
چرا تخفیف؟
این تغییرات دقیقۀ نودی چند دلیل عمده داشت؛ اول اینکه چون برخی کشورها هنوز نتوانستند با سرعت دلخواه ِترامپ، جایگزینی برای نفت ایران پیدا کنند و ترامپ هم قبل از لغو برجام، روی عربستان برای جبران نفت حساب باز کرده بود، اما عربستان نشان داد که هنوز ظرفیت تولید نفت لازم را ندارد. دوم اینکه به اذعان دولت ترامپ، او در عوضِ اعطای «معافیت»، امتیازات مهم دیگری را در شرق آسیا کسب کرده و سوم مسألۀ انتخابات میاندورهای آمریکا است؛ ترامپ عملاً با این مانور لحظۀ آخر، از فشار جناح رقیب کاست تا موقعیتش را در این انتخابات بهتر کند.
طبقۀ کارگر: مرغ عروسی و عزای برجام
پیامدهای تحریم، چه مستقیم و چه غیر مستقیم، در تحلیل نهایی همیشه خانوادههای کارگری و اقشار پایینی را هدف میگیرد. افزایش سرسامآور قیمتها کمر همۀ ما را شکسته است. ما با تحریم مخالفیم؛ اما موضعمان در مخالفت با تحریم، مطلقاً ما را به حمایت ضمنی از ج.ا نمیکشاند. شوک درمانی ارزی دولت و تأمین کسری بودجه از قِبَل افزایش نرخ دلار، افشای ریخت و پاش شرکتهای رانتی با میلیاردها ارز دولتی، ارتباط امثال سلطان سکه با بانک مرکزی، کشف انبارهای بزرگ احتکار و تداوم زندگی لاکچری وابستگان به حکومت روی دیگر تحریم است. تحریم خارجی، فقط مکمل فساد و غارت و بیعرضگی رژیم سرمایهداری ج.ا در داخل است. ج.ا در ۵ سالِ ریاست جمهوری روحانی قریب به ۲۴۰ میلیارد دلار درآمد از فروش نفت داشت، اما حتی از تأمین آب شرب خوزستان و تهیۀ کانکس برای زلزلهزدگان کرمانشاه و افزایش حقوق کارگران در این وانفسای تورم طفره رفت. در عوض در وزارت نفتش اختلاس ۱۰۰ میلیارد تومانی صورت میگیرد و اختلاسکننده ظرف سه ساعت بعد از احضار، فِلِنگ را به مقصد کانادا میبندد!
پیمان رژیمیها و رژیم چنجیها علیه انقلاب!
اپوزیسیون دست راستی رژیم که این روزها جان تازهای گرفته، روی هر گزینهای- از تحریم گرفته تا جنگ- برای تغییر قدرت از بالا حساب باز میکند. مخرج مشترک این اپوزیسیون با جمهوری اسلامی، در هراس هر دو از جنبش از پایین است. این اپوزیسیون تا جایی از اعتراضات وسیع کارگری حمایت میکند که آن را تحت کنترل خودش و اهرمی برای پیشبرد رؤیای قدرتگیری جناح خودی ببیند. وگرنه هیچیک از دولتهای سرمایهداری دنیا نذر نکردهاند که برای رسیدن مردم ایران به آزادی، این همه بودجههای پُر و پیمان از جیبشان برای اینان خرج کنند.
در هر دو رژیم شاه و ج.ا منابع همیشه در دست یک اقلیتِ انگلی سرمایهدار بوده. همین الآن ۸۵ درصد سپردههای بانکی در دست ۲.۵ درصد است. در یکسو امپراتوری آستان قدس رضوی و در سویدیگر انبوهی از بنیادهای رانتی هستند که با مصادرۀ ثروتهای سرمایهداران رژیم قبل فربه شدهاند. یکی سلطان شکر است و دیگری سلطان فولاد. بزرگترین کارخانههای کشور تاراجشدهاند. «ژنهای خوب» با پورشه در خیابانها جولان میدهند. حال اگر رژیم هم سقوط کند باید روشن باشد که تکلیف تمامی این منابع- از اراضی تا پالایشگاه نفت، معادن و صنایع کلان و …-چه میشود؟ مسلماً مالکیت این منابع نمیتواند بین زمین و هوا رها شود. یا طبقۀ کارگر، یعنی اکثریت جامعه، این منابع را در دستش میگیرد و برای رفع نیازهایش برنامهریزی و استفاده میکند یا طبقۀ دیگری به جای طبقۀ حاکم ج.ا میآید و همۀ اینها را بالا میکشد و برای حفظ این منابع در دستش، بلافاصله همان دستگاه سرکوب قدیم را احیا میکند، قوانین را به نفع خود مینویسد و خلاصه به طبقۀ حاکم جدید تبدیل میشود، ولو اینبار با کراوات فیروزهای یا هر رنگ دیگری!
بنابراین مسأله برای ما صرفاً براندازی ج.ا یا تغییر آن از بالا نیست، مسأله اینست که در جدالی که انواع اپوزیسیونها برای رسیدن به قدرت دندان تیز کردهاند، طبقۀ کارگر باید آنان را کنار بزند و شوراها و دولت خودش را تشکیل بدهد.
کمیته عمل سازمانده کارگری – ۱۳ آبان ۹۷