ضربه اعتصاب‌شکنان بر پیکر هفت تپه: مبارزه با حساسیتی بیشتر ادامه دارد!

زمان مطالعه: ۴ دقیقه

بعد از نزدیک به یک ماه مبارزۀ نفسگیر و پرهیبت کارگران هفت تپه، دیروز مع‌الأسف با حضور قائم مقام جدید، آژیر بهره‌برداری کشیده شد و اعتصاب هفت تپه بدون حصول مطالبات اصلی پایان یافت یا دقیق‌تر بگوییم شکانده شد؛ با پایان این اعتصاب یقیناً نه بحران‌زدگی این شرکت رفع می‌شود و نه مبارزۀ کارگران به خط پایان و نهایی می‌رسد. بلکه این مبارزه صرفاً وارد مسیر و تنگناهای جدیدی خواهد شد که وظایف فوری و جدیدتری را پیش روی ما خواهد گذاشت.

پایان اعتصاب را درحالی که ۲ روز است بخش‌های شرکت آغاز به کار کرده نمیتوان انکار کرد. خطای فاحش است اگر فعالانی تصور کنند که با تهییج صِرف و کوتاه نیامدن در برابر واقعیت، می‌توانند واقعیت را به نفع خود تغییر دهند. مایۀ تأسف است که بخشی از اپوزیسیون چپ هنوز از تمایز ساده بین «خبر پایان اعتصاب» با «اعتصاب‌شکنی» عاجز است. بهت‌زدگی و برخورد احساسی و هیجانی و خودفریبی آفت مبارزه است. ما نمی‌توانیم به خودمان و جنبش کارگری دربارۀ افت و خیزهای مبارزه دروغ بگوییم؛ مجاز نیستیم بزرگنمایی یا کوچک‌نمایی کنیم.

تردیدی نیست که اعتصاب ۲۸ روزۀ هفت‌تپه، جنبش کارگری ایران را تکان داد. تبعات و پس لرزه‌های این اعتصاب تا مدت‌های مدیدی در جنبش باقی خواهد ماند. نمونه‌های زیر تنها مشتی از خروارِ این دستاوردهای بلندمدت است:

  • جا انداختن سبک اعلام حمایت و همبستگی با سایر بخش‌های طبقۀ کارگر
  • ایجاد «کمیتۀ کارخانه» به عنوان الگویی برای سایر کارگران کارخانجات
  • جا انداختن مفهوم «کنترل و نظارت کارگری»
  • کشاندن اعتصاب به بیرون از فضای محصور کارخانه (کارگران هفت‌تپه این سبک اعتراضی را که مبتکرش کارگران هپکو بودند به حد اعلا رساندند)
  • کشاندن پای خانواده‌ها و فرزندان به اعتصابات خیابانی (این سبک از مشارکت فعالانۀ خانواده‌ها تا سر حد فراخوان به تعطیلی مدارس بی‌سابقه بوده است)
  • تریبون دادن به کارگران و سازماندهندگان زن
  • نمایش قدرت و پتانسیل رهبری طبقۀ کارگر، که با جلب بی‌سابقۀ نه فقط کسبه و زحمتکشان شوش که با جلب حمایت از سراسر کشور خود را نشان داد.

هرچند این دستاوردهای بلندمدت برای جنبش کارگری ایران به جا ماند، اما متأسفانه کارگران هفت‌تپه زیر فشارهایی چندجانبه از جمله: ۱- فرسایشی شدن اعتصاب ۲- تهدیدها و ارعاب‌های امنیتی و ۳-خیانت برخی نمایندگان سازشکار و همدستی‌شان با حکومت و کارفرما به شدت تحلیل رفتند.

نمی‌توان انکار کرد که پایان اعتصاب هفت تپه، قطعاً تبعات سهمگینی برای کارگران این کارخانه دارد. همین‌که دیروز ۱۱ آذر در کمتر از ۲۴ ساعت از شکستن اعتصاب هفت‌تپه حداقل ۲۰ کارگر به وزارت اطلاعات احضار شدند، به سرعت ثابت کرد که هم وعدۀ آزادی اسماعیل بخشی طی چند روز آتی دروغ است و هم خیانت نمایندگان امری کاملاً جدی (امری که بارها هشدارش را داده بودیم). توطئۀ احیای کمیتۀ انضباطی که با حضور قائم مقام جدید (کاظمی) و نمایندگان، مورد توافق واقع شد، خیلی ساده یک معنا بیشتر ندارد: برپاکردن بساط اعتراض=اخراج.

با دستگیری اسماعیل بخشی و چشم انداز انحلال مجمع نمایندگان و احیای شورای اسلامی کار، کارگران هفت‌تپه مبارزه را در مسیر پرسنگلاخ‌تری ادامه خواهند داد، حتی می‌توان انتظار داشت که موقتاً تا مدتی از فاز تعرضی وارد فاز تدافعی شوند. اما  مسألۀ الآنِ ما نه باختن روحیه و نهایی دانستن همه چیز، که برعکس جمع‌بندی و ثبت صادقانۀ تمام درس‌های این مبارزۀ تقریباً یک ماهه با تمام نقاط قوت و ضعفش است. باید این عقب‌نشینی موقت را به چشم فرصت تنفسی برای آماده‌سازی و حملۀ دوباره دید.

تجربۀ مجمع نمایندگان کارگری هفت‌تپه که از درون یک انتخابات آزاد و غیراستصوابی بیرون آمد ثابت کرد که یک تشکل کارگری نه بدنه‌ای یکدست و همگون بلکه صحنۀ کشمکش طیف‌ها و جناح‌های چپ و راست، کارگری و ضدکارگری، مماشات‌جو و غیرسازشکار است.

حق «عزل و نصب نمایندگان» در هر لحظه که کارگران اراده کنند، اصلی خدشه‌ناپذیر و ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است که بالأخص در اعتصاب اخیر هفت تپه ثابت شد. پیش‌شرط اجرای چنین اصلی نیز روشن است: مذاکره و زد و بند پشت درهای بسته، ممنوع! موضع نمایندگان نسبت به تک تک تصمیمات مبارزه باید علنی و رو به کارگران باشد. مخالفان و موافقان تصمیمات (به‌خصوص تصمیمات مهم و تعیین‌کننده) باید برای کارگران روشن باشند.

همان‌طور که قبل‌تر تجربۀ خیانت رضا رخشان در سندیکای هفت‌تپه منجر به طرد و انزوای او در یکسال گذشته گشت، نمایندگان خائن به این اعتصاب نیز بالاخره دیر یا زود از سوی کارگران افشا و طرد خواهند شد. باآنکه توازن قوا درون کارخانه و مجمع نمایندگان به نفع کارفرما چرخش کرده ولی خوشبختانه توازن قوا بیرون از چهارچوب کارخانه (یعنی درون جنبش کارگری) هنوز به نفع کارگران هفت‌تپه است. کارگران گرچه تریبون خود را در مجمع نمایندگان از دست داده‌اند اما هنوز تریبون‌شان را در میان فولادی‌ها و خبرنگاران و دانشجویان و معلمان از دست نداده‌اند. بنابراین وظایف فوری برای حفظ دستاوردهایی که کارگران سابقاً با خون دل کسب کرده‌اند فوریت دارد، چون احتمال تشدید فضای امنیتی درون کارخانه با گذشت زمان میرود:

  • ایجاد کانال و گروه مستقل تلگرامی برای مبارزه با سدّ سانسور، نفوذ و فشار امنیتی که بر کانال و گروه «اتحاد رسمی کارگران هفت‌تپه» آمده‌است.
  • استفاده از این منفذ خبررسانی برای افشای خیانت‌ها، رساندن صدای کارگران به تریبون‌های واقعی‌شان (یعنی سایر بخش‌های جنبش کارگری) ضروری است.
  • بعد از تجربۀ استثنایی برگزاری انتخابات آزاد و تحمیل مجمع مستقل نمایندگان به کارفرما، یعنی قریب به ۳ ماه فعالیت علنی، اینک بار دیگر می‌توان انتظار داشت که به خاطر تشدید فضای امنیتی درون کارخانه، مجدداً سازماندهی مخفی‌ تقویت گردد.
  • کارگران هفت‌تپه که تجربۀ «کنترل کارگری» را در طول ۳ ماه از سر گذراندند، هرگز به مانند گذشته نخواهند بود. به همین خاطر باید با حفظ روحیه درصدد مقابله با توطئۀ راه‌اندازی شورای اسلامی کار و دست‌اندازی به استقلال مجمع نمایندگان هفت تپه (که اینک برخی از درون همین مجمع تیشه به ریشۀ آن زده‌اند) ایستاد.
  • نمایندگان مخالف وضع موجود که می‌دانیم به شدت زیر فشارهای امنیتی هستند، باید به سرعت و علناً استعفای رسمی خود را به کارگران اعلام کنند. با اینکار هم این پیام را می‌دهند که زیر فشارند و هم با نمایندگان سازشکار همدستی نکرده‌اند.

این نبرد، تنها یکی از ده‌ها نبرد پیش روی کارگران هفت تپه است. نتیجۀ نهایی جنگ را یک یا دو نبرد تعیین نمی‌کند. اعتصابات سریالی هفت تپه در سال ۹۶ هر بار با دادن حقوق و وعده شکسته شد، اما اینبار تا یک قدمی خلع ید از بخش خصوصی پیش رفت. شکست اعتصاب اخیر، پایان کار نیست. مبارزه با حساسیتی بیشتر ادامه دارد!

کمیته عمل سازمانده کارگری – ۱۲ آذر ۹۷

لينک کوتاه مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *