اخراج حبیبی: جزای شعار «آموزش رایگان»

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

برای کارگری که به خاطر بقا راهی جز فروش نیروی کارش ندارد، «اخراج» در حکم مسألۀ مرگ و زندگی است. سرپناه، امنیت، سلامت خانواده و آیندۀ فرزندان همگی در گروی این «کار» است. برای همین، اخراج (یا تهدید به اخراج) همیشه از قدیم حربه‌ای برای ساکت کردن کارگران سازمانده بوده. با این‌حال از بین کارگرانی که در روند طبیعی مبارزه تبدیل به لیدر می‌شوند، برخی به نقطه‌ای می‌رسند که از همه‌چیزشان به نفع جمع می‌زنند؛ زندان می‌روند، شکنجه و اخراج می‌شوند، اما ساکت نمی‌شوند.

اخراج اما به جز فشار اقتصادی بر کارگر سازمانده کارکرد خطیر دیگری هم به نفع کارفرما دارد: ایزوله‌ و دور کردن سازماندهان از محیط کار و حلقۀ کارگران. این کارکرد اخراج، مهلک‌‌تر است. چون راه یافتن دوباره به اعتراضات محیط کار بعد از چندین سال زندان و قرار گرفتن در فهرست سیاه، به مراتب دشوارتر می‌شود. این ابزاری قدیمی است که حکومت به واسطه‌اش متأسفانه توانسته نفوذ فعالان قدیمی را در محیط‌های کار به طرز چشمگیری کاهش بدهد. منتها اگر کارگران سازمانده اقدام به آموزش و انتقال تجربیات به سازمانده‌های جوان‌تر کنند، مبارزه قطع نمی‌شود بلکه فقط از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.

در مورد معلمان، به دلیل متشکل‌بودن، گستردگی و سراسری بودنشان، حکومت شاید تنها در مقطع پاکسازی‌های هزاران نفری دهۀ شصت توانست دانشگاه‌ها، مدارس، معلمان و دانش‌آموزان را به عقب براند. اما تجربۀ اخراج رسول بداقی یا عبدالرضا قنبری نشان داد که این روش دیگر کارایی قبل را ندارد و اخراج به معنی پایان مبارزه برای معلم اخراجی نیست.

تهدید و ضرب و شتم و حکم حبس ده سالۀ محمد حبیبی کافی نبود که اینک توطئۀ اخراج او هم به این فهرست اضافه شده.
سردواندن همسرِ حبیبی و پاسکاری کردنش از ادارۀ آموزش و پرورش به هیأت رسیدگی به تخلفات هدفی ندارد جز فرسودن و فشار روانی بیشتر بر خانواده او. توجیه اخراج برمبنای غیبتِ غیرموجه و پنهان کردنش زیر لفظ شیک #انفصال_از_خدمت فقط دوختن لفافه‌ای حقوقی است برای اخراج به دلایل سیاسی.

معلمانی از کانون‌ها و انجمن‌های مختلف کشور بیش از دو هفته است که کارزاری را در اعتراض به حکم اخراج محمد حبیبی راه‌ انداخته‌اند. تجمعات حمایتی برگزار کردند، اعلامیه دادند، پلاکارد به دست گرفتند و در همین دو هفته طوماری اعتراضی با بیش از چهار هزار امضای حمایتی جمع‌آوری کردند.

اعتراض به اخراج حبیبی، اعتراض به سطح جدید تعرض حکومت به معلمان سازمانده است: از صدور بیش از نیم قرن زندان برای سرجمع کمتر از ده معلم گرفته تا صدور احکام متأخرتر تبعید، بازنشستگی اجباری #محمدرضا_رمضانزاده و اکنون هم حکم اخراج محمد حبیبی.

هدف چیست؟ اگر جلوی تشکلیابی معلمان را نمی‌توانند کاملاً بگیرند، لااقل آن را از عناصر پیگیرتر و سازش‌ناپذیرترش تهی کنند و فشارها را بر باقی فعالان بیشتر.
جنبش معلمان برای سد گذاشتن به این دست‌اندازی‌های جدید ناچارست که سطح اعتراضاتش را متناسب با سطح تعرض حکومت کند و از تجربۀ پایان دادنِ غیرمشروط به سه دور اعتصاب سال پیش درس بگیرد.

از طرفی حمایت از کارزار حبیبی، صرفاً حمایت از یک فرد نیست، بلکه بلندنگه داشتن پرچم مطالبۀ حق #آموزش_رایگان است و به این اعتبار مسألۀ کل جنبش کارگری ایران است. به همین نسبت، ما هم به سهم خود این کارزار را تقویت خواهیم کرد و هم از تمامی فعالان کارگری و دانشجویی و غیره خواهشمندیم که معلمان را در این کارزارشان تنها نگذارند. تجربه ثابت کرده است که رعایت حقوق زندانی، رابطۀ مستقیمی با فشار اجتماعی از پایین دارد. موفقیت این کارزار هم فقط در گروی پیوستن سایر فعالان به آنست. چنین کارزاری البته بیش از یک امضای اینترنتی، نیازمند ادای سهم در حمایت عملی است، بالاخص با برگزاری آکسیون‌های تعرضی، ضربتی و خلاقانه در محیط‌های کار، درس و خیابان.

کمیته عمل سازمانده کارگری – ۲۵ خرداد ۹۸

لينک کوتاه مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *