روز کارگر برخلاف یک مناسبت تقویمی درخور «تبریک» و «گل و شیرینی» –چنانکه حکومت ترویج میکند– نمادی است از مبارزات تاریخی کارگران جهان علیه طبقات حاکم خودشان؛ نمادی برای یادآوری این واقعیت که تمام دستاوردهایِ ظاهراً پیشپاافتادۀ امروز (از هشت ساعت کار تا حداقل دستمزد و قوانین بیمهای و…) به قیمت خون و به بهای دویست سال مبارزۀ کارگران کل جهان به دست آمده؛ از خونهای کارگران آمریکایی که در میدان هیمارکت ریخت تا بیگاری ۱۸ ساعته تبدیل به حقِ ۸ ساعت کار شود تا باتوم و باروت فرودآمده بر سر کارگران در خیابانهای خوزستان که بزرگترین اعتصاب خاورمیانه را رقم زدند تا بالأخره اولین قانون کار ایران –با حق هشت ساعت کار– در سال ۱۳۲۵ تصویب شد.
البته به همان نسبت که روز اول ماه مه امسال یادآور مبارزۀ جمعی کارگران است، میتواند خود سنجهای برای میزان عقبگرد از دستاوردهای قبلیشان هم باشد. چنانکه امروز هفتاد سال بعد از آن ماجراها، روز جهانی کارگر درحالی فرا میرسد که نسبت به سال پیش، ارزش واقعی حداقل مزد کمتر، تعداد بیکاران بیشتر، بحران اقتصادی کمرشکنتر و فهرست کارگران زندانی بلندتر شده.
امسال در میانۀ بحران بیماری کرونا که با بیکاری و بیگاری (سقوط دستمزدها) توأم شده، مسألۀ «اجارهبهای مسکن» و بیمه بیکاری و «درمان» در صدر اولویتهای کارگران و محرومان و حاشیهنشینان قرارگرفته.
به همین خاطر هم تمرکز ما بر این سه جزء کلیدی بوده تا نشان دهیم که اولاً برخلاف بهانهتراشیهای دولت مبنی بر نبودِ امکانات به خاطر تحریم، حکومت بدون هیچ هزینه و صرفاً با امضای یک بخشنامه میتواند مشکل مستأجران را حل کند.
ثانیاً به رهگذران یادآوری کنیم که چهطور اخراج فلهای پرستاران آن هم وسط یک بحران همهگیر سلامتی، نه یک امر اتفاقی که از عوارض سرمایهداری جمهوری اسلامی و ولع سیریناپذیرش برای سود است.
ثالثاً ثبت کنیم که سازمان تأمین اجتماعی که این روزها چوب حراج به اموال آن در بورس زدهاند، متعلق به کارگران است و درآوردن آن از چنگال دولت جزو یکی از اهداف فوری ما.
تصاویر از کارزار: خیابان تریبون زندانی سیاسی